معاملهگران از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا بینش و نگرشی بهتر و دقیقتر در خصوص پرایس اکشن و تحرکات قیمت یک دارایی به دست بیاورند. این اندیکاتورها میتوانند به معاملهگر کمک کنند تا الگوها و سیگنالهای خرید و فروش را در محیط بازار بهتر شناسایی کنند.
انواع مختلفی از اندیکاتورها در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارند و معاملهگران روزانه، نوسانگیران و بعضی وقتها سرمایهگذاران بلندمدت هم از آنها استفاده میکنند. برخی از تحلیلگران حرفهای و معاملهگران مجرب، حتی اندیکاتورهای مخصوص خودشان را میسازند و توسعه میدهند. در این مقاله توصیف کوتاهی از برخی از مهمترین و شناختهشدهترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال خواهیم داشت که بهتر است هر معاملهگری با آنها آشنایی داشته باشد و از این ابزار در استراتژیهای خودش استفاده کند.
مهم ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها برای تحلیلگران تکنیکالی که میخواهند در عرصهی ارز دیجیتال حاضر شوند و رقابت کنند حکم تسلیحات را دارند. هر بازیکن ابزاری را انتخاب میکند که با سبک بازیاش به بهترین شکل ممکن همخوانی دارد. بعد از آن هم تلاش میکند یاد بگیرد از این ابزار بهترین استفاده را داشته باشد. بعضیها دوست دارند به مومنتوم (momentum) بازار نگاه کنند اما بعضی دیگر به دنبال آن هستند که نوسانات بازار را فیلتر کنند یا اینکه آنها را اندازه بگیرند.
حالا سوال مهم اینجاست که بهترین اندیکاتور کدام است. اگر این سوال را از معاملهگران مختلفی بپرسید، جوابهای متفاوتی خواهید گرفت. هر تحلیلگر ممکن است روی یک اندیکاتور خاص تعصب داشته باشد و قسم بخورد که این بهترین ابزار ممکن است! در حالیکه شاید یک نفر دیگر آن اندیکاتور را از پایه و اساس رد کند. اما اگر از این موارد چشمپوشی کنیم، چند اندیکاتور محبوب را میتوانیم نام ببریم که اینها هستند:
- RSI: شاخص قدرت نسبی
- MA: میانگین متحرک
- MACD: میانگین متحرک همگرایی- واگرایی
- StochRSI
- BB: باندهای بولینگر
شاخص قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI یکی از اندیکاتورهای مومنتوم است که وضعیت اشباع خرید یا فروش دارایی را نشان میدهد. این اندیکاتور این کار را به کمک اندازهگیری میزان تغییرات اخیر قیمتی انجام میدهد. تنظیمات استاندارد برای این اندیکاتور معمولا ۱۴ دورهی قبلی است. پس میتوان آن را روی ۱۴ روز، ۱۴ ساعت و به طور کلی ۱۴ دوره تنظیم کرد. بعد از اینکه محاسبات انجام شدند، دادهها در قالب یک اسیلاتور (oscillator) یا نوسانگر نمایش داده میشوند و مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ خواهند داشت.
از آنجایی که RSI یک اندیکاتور مومنتوم است، نرخ مومنتومی را نشان میدهد که قیمت در آن در حال تغییر کردن است. این یعنی اگر مومنتوم ارز موردنظر رو به افزایش باشد و قیمت هم رو به رشد باشد، میفهمیم روند صعودی است. یعنی خریداران بیشتری اقدام به خرید میکنند. در سمت مقابل اگر مومنتوم در حال کاهش باشد و قیمت در حال افزایش باشد، این احتمال وجود دارد که فروشندهها به زودی کنترل بازار را در دست بگیرند.
یک تفسیر و توضیح مرسوم از RSI وجود دارد که میگوید وقتی این اندیکاتور اعداد بیش از ۷۰ را نشان میدهد نشان از اشباع خرید است و وقتی زیر ۳۰ قرار میگیرد نشانگر آن است که دارایی بیش از حد فروخته شده ست. مقادیر این محدودهها ممکن است از معکوس شدن روند یا عقبنشینی حرکت فعلی خبر بدهند. با اینهمه بهترین و عاقلانهترین کار این است که از این مقادیر به عنوان سیگنال خرید یا فروش مستقیم استفاده نکنیم. مثل خیلی دیگر از فنون تحلیل تکنیکال، RSI هم ممکن است سیگنالهای نادرست و گمراهکنندهای را صادر کند. پس همیشه بهتر است که قبل از هر اقدامی عوامل و مسائل دیگر را هم بررسی کنید.
میانگین متحرک (MA)
میانگین متحرک نویزهای بازار را فیلتر میکند و جهت روند را پررنگتر میکند. به این ترتیب پرایس اکشن را هموار میکند. این اندیکاتور به دلیل آنکه از دادههای قیمتی گذشته استفاده میکند، در دستهی اندیکاتورهای تاخیری یا پسرو قرار میگیرد.
دو میانگین متحرک رایج که بیشترین استفاده را در میان معاملهگران دارند، میانگین متحرک ساده (SMA یا MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) نام دارند. میانگین متحرک ساده دادههای قیمت را از دورهی معین تعریف شده میگیرد و میانگینی را به کمک آنها تولید و رسم میکند. مثلا SMA 10 روزه از محاسبهی میانگین قیمت در ۱۰ روز گذشته به دست میآید. در سمت دیگر EMA در محاسباتش به دادههای قیمتی اخیر وزن بیشتری میدهد و آنها را مهمتر تلقی میکند. این مسئله باعث میشود این اندیکاتور نسبت به تحرکات اخیر قیمتی واکنش بیشتری نشان دهد.
همانطور که گفتیم این اندیکاتور پسرو است. هر چه دورهی زمانی طولانیتر باشد، تاخیر اندیکاتور هم بیشتر خواهد شد. پس اندیکاتور SMA 200 روزه در مقایسه با SMA 50 روزه نسبت به قیمتهای اخیر واکنشهای کندتری نشان میهد.
معاملهگران اغلب از رابطهی قیمت با میانگینهای متحرک کمک میگیرند تا روند فعلی بازار را تخمین بزنند. مثلا اگر قیمت برای مدتی طولانی در بالای SMA 200 روزه قرار بگیرد، معاملهگران ممکن است این اتفاق را به عنوان صعودی بودن روند آن ارز در نظر بگیرند.
معاملهگران همچنین از تقاطع میانگینهای متحرک به عنوان سیگنالهای معاملاتی خرید و فروش استفاده میکنند. مثلا اگر SMA 100 روزه SMA 200 روزه را از بالا به پایین قطع کند میتوان آن را به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفت. اما این کراس یا تقاطع دقیقا چه معنایی دارد؟ این قطع کردن نشان میدهد که میانگین قیمت در طی ۱۰۰ روز گذشته اکنون پایینتر از میانگین قیمت در ۲۰۰ روز گذشته است. آنچه باعث میشود این مسئله را به عنوان سیگنال فروش در نظر بگیریم این است که در این شرایط حرکات کوتاهمدت قیمت دیگر روند صعودی را دنبال نمیکنند. در نتیجه ممکن است شاهد معکوس شدن روند باشیم.
میانگین متحرک واگرایی- همگرایی (MACD)
اندیکاتور مکدی به منظور تعیین و تشخیص مومنتوم یک دارایی و با کمک نشان دادن رابطهی بین دو میانگین متحرک مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده است. یکی خط مکدی و دیگری خط سیگنال. خط مکدی با کم کردن EMA 26 از EMA 12 به دست میآید. بعد از انجام محاسبه، بالای EMA 9 خط مکدی (یا همان خط سیگنال) ترسیم میشود. خیلی از ابزارهای نموداری اغلب یک هیستوگرام دارند که فاصلهی بین خط مکدی و خط سیگنال را مشخص میکند.
وقتی دنبال واگرایی بین مکدی و پرایس اکشن باشیم، میتوانیم قدرت روند فعلی را بهتر درک کنیم. به عنوان مثال اگر قیمت موجب تشکیل سقفهای بالا شود ولی اندیکاتور مکدی پایینترین سقف را ایجاد کند، ممکن است به زودی شاهد معکوس شدن بازار باشیم. اما در این مورد مکدی به ما چه اطلاعاتی میدهد؟ این قیمت در شرایطی که مومنتوم در حال کاهش است افزایش پیدا میکند. پس نتیجه میگیریم احتمال پولبک یا برگشت بازار وجود دارد.
همچنین معاملهگران ممکن است از بین خط مکدی و خط سیگنال هم در معاملات خود استفاده کنند. مثلا اگر خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند، میتوانیم این مسئله را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. به طور معکوس اگر خط مکدی خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند، این امر میتواند نشانگر سیگنال فروش باشد.
مکدی را اغلب در ترکیب با اندیکاتور RSI استفاده میکنند. چون هر دو اندیکاتور، مومنتوم را اندازهگیری میکنند. اما این کار را بر اساس فاکتورهای متفاوتی انجام میدهند. فرض بر این است که این دو اندیکاتور ممکن است در کنار هم چشمانداز تکنیکال کاملتری را نسبت به بازار در اختیار معاملهگران قرار دهند.
Stochastic RSI (StochRSI)
اندیکاتور Stochastic RSI (StochRSI)هم یک اسیلاتور مومنتوم است که از آن برای تخمین اشباع خرید یا فروش دارایی استفاده میشود. همانطور که از اسم این اندیکاتور هم میتوان حدس زد، این ابزار یکی از مشتقات RSIاست. چون که به جای آنکه از دادههای قیمتی استفاده کند، مقادیرش را از RSI میگیرد. این اندیکاتور با استفاده از فرمولی به نام فرمول اسیلاتور استوکاستیک برای مقادیر معمولی RSI ایجاد میشود. به طور معمول مقادیر این اندیکاتور بین صفر و یک (یا صفر تا ۱۰۰) در نوسان هستند.
از آنجا که StochRSI سرعت و حساسیت بیشتری دارد، میتواند سیگنالهای معاملاتی زیادی تولید کند که تفسیر تمام آنها کار سختی است. به طور کلی وقتی که این اندیکاتور در در نزدیکی محدودهی بالایی یا پایینی بازهاش قرار میگیرد بسیار کاربردی خواهد بود.
مقادیر بیشتر از 0.8 در این اندیکاتور معمولا به عنوان اشباع خرید در نظر گرفته میشوند و مقادیر کمتر از ۰.۲ را به عنوان اشباع فروش تلقی میکنند. ارزش صفر به معنای آن است که RSI در پایینترین قیمت خود در دورهی اندازهگیری قرار گرفته است. مقدار پیشفرض دوره در این اندیکاتور ۱۴ است. به طور معکوس این اندیکاتور وقتی عدد ۱ را نشان میدهد به معنای آن است که RSI در بالاترین مقدار دورهی موردنظرش قرار دارد.
به شکلی مشابه آنچه که از RSI استفاده میکنیم، قرار گرفتن StochRSI در نواحی اشباع به معنای آن نیست که قیمت حتما معکوس می شود. این اندیکاتور به سادگی نشان میدهد که مقادیر RSI که مقادیر StochRSI از آن گرفته میشوند نزدیک به حداکثر قرائتهای اخیرشان هستند. مهم است که یادتان بماند که StochRSI نسبت به اندیکاتور RSI حساستر است. پس تمایل آن به تولید سیگنالهای نادرست و گمراهکننده هم بیشتر است.
بولینگر باند (BB)
باندهای بولینگر نوسانات بازار را اندازه میگیرند. همچنین شرایط اشباع خرید و فروش را نیز مشخص میکنند. این باندها از سه خط تشکیل شدهاند. یک SMA که باند مرکزی را تشکیل میدهد و دو باند بالایی و پایینی. تنظیمات این اندیکاتور میتواند متفاوت باشد اما معمولا باندهای بالایی و پایینی فاصلهای به اندازهی انحراف معیار از باند میانی دارند. وقتی نوسانات افزایش پیدا میکند یا کم میشود، فاصلهی بین باندها هم دچار تغییر میشود.
به طور کلی هر چه قیمت به باند بالایی نزدیکتر میشود، ارز دیجیتال ممکن است بیشتر به شرایط اشباع خرید نزدیک شود. به طور معکوس وقتی قیمت به باند پایینی نزدیک میشود، ممکن است شرایط اشباع فروش را شاهد باشیم. در بسیاری از موارد قیمت در محدودهی داخلی باندها حرکت میکند و همانجا باقی میماند. اما در برخی موارد محدود هم پیش میآید که قیمت باندها را از بالا یا پایین میشکند. هرچند این امر را نمیتوان به تنهایی یک سیگنال معاملاتی در نظر گرفت اما میتوان از آن به عنوان نشانهای از تشدید شرایط صعودی یا نزولی یاد کرد.
یکی دیگر از مفاهیم مهم اندیکاتور باندهای بولینگر فشردگی نام دارد. این اصطلاح به دورهای از نوسان کم اشاره دارد که تمام باندها در آن بسیار به هم نزدیک هستند. این مسئله را میتوان نشانهای از نوسانات احتمالی در آینده دانست. به طور معکوس وقتی باندها خیلی از هم فاصله میگیرند و دور میشوند، ممکن است در ادامه شاهد یک دورهی کاهش نوسانات باشیم.
کلام پایانی
اگرچه اندیکاتورها نشاندهندهی دادهها هستند، مهم است که این نکته را در نظر بگیریم که تفسیر این دادههای بسیار انتزاعی هستند. پس همیشه باید یک قدم به عقب بگذاریم و در نظر بگیریم که سوگیریهای شخصیتی بر تصمیمگیریهای ما اثر میگذارند یا نه. مثلا ممکن است یک اتفاق برای یک معاملهگر به منزلهی سیگنال خرید یا فروش مستقیم باشد، اما برای دیگری فقط و فقط نویز باشد.
مثل خیلی از فنون تحلیلی در بازار، اندیکاتورها وقتی که در ترکیب با هم یا با روشهای دیگری تحلیل همچون تحلیل بنیادی استفاده میشوند کارایی بسیار بهتری از خودشان نشان میدهند. بهترین راه حل برای یادگیری تحلیل تکنیکال تمرین زیاد است.