وقتی کسی میخواهد ساختمانی بسازد، از قبل جای اتاقها و سایر موارد را مشخص میکند. برای همین معمار نقشهای میکشد تا بداند که قرار است چه کاری را انجام بدهد. سپس بر همین اساس زمانبندی تخمینی خود را ارائه میکند تا صاحبخانه از روند کار و نحوهی پیشرفت آن در فازهای مختلف آگاه شود. در کسبوکارها هم شرایط همینطور است. مسیری که در آینده قرار است طی شود در دل برنامهای به اسم نقشه راه گنجانده میشود. این اصطلاحی است که دست کم در ارز دیجیتال خیلی آن را شنیدهایم. ولی بهتر است کمی جزئیتر آن را بررسی کنیم و ببینیم که اصلا در یک نقشه راه باید به دنبال چه چیزی باشیم.
نقشه راه (Road Map) چیست؟
فرض کنید میخواهید به جنگل بروید. اگر با آن محیط آشنایی نداشته باشید، آیا میتوانید به آسانی راه خود را پیدا کنید؟ اصلا مطمئن هستید که میتوانید به آنجا بروید؟ معمولا قبل از انجام این کار تحقیق میکنید، پرس و جو میکنید و از افراد مطلع خبر میگیرید. مثلا آنها به شما میگویند که تا جنگل چقدر راه است و چقدر طول میکشد تا به آنجا برسید.
حالا بیایید جامعهی ارز دیجیتال را هم مثل همان جنگل در نظر بگیریم. جنگلی که واقعا هنوز برای خیلیها ناشناخته است. پس به یک نقشه نیاز خواهید داشت. نقشهای که به شما نشان بدهد مسیر درست کدام است و کدام سمت به بیراهه میرود. این را طراحان هر پروژه میدانند. یعنی آنها هستند که باید به سرمایهگذاران بگویند که چه چشماندازی برای آینده و توسعهی کسب و کارشان دارند. اینطور سرمایهگذار با افق و چشمانداز توسعهدهندگان آشنا میشود و میتواند ریسکهای احتمالی را تخمین بزند، با ابعاد پروژه آشنا شود و ببیند که آیا اصلا مایل به سرمایهگذاری در آن هست یا نه.
نقشه راه شامل اطلاعات خلاصه و چکیدهای از برنامههای آینده است. در این نقشه اهداف و فازهای پروژه مشخص است و شما میتوانید ببینید که چشمانداز توسعهدهندگان برای سال یا سالهای آینده چگونه است. معمولا هم برنامهریزی زمانی به صورت فصلی است و برای هر سال چهار فاز مجزا تعریف میشود.
این نقشه در حقیقت برنامهریزی تجاری صاحبان پروژه است که نقاط عطف در آن مشخص شده است. اگر نقشه راه از اهداف و ایدههای آینده صحبت نکند، دیگر نمیتوانید اسم نقشه راه را روی آن بگذارید. دقت کنید که زمانبندی در این نقشه راه بسیار مهم است. درست است که همهچیز تخمینی است ولی به هر حال همان تخمین هم میتواند مشخص کند که با چه پروژهای سروکار دارید. تخمینهایی که بیش از حد خوشبینانه و غیرقابل هضم هستند، مشکوکاند. چرا که خیلی از افراد با امیدهای واهی ممکن است فریب همین وعدههای خوشبینانه را بخورند و درگیر پروژههای کلاهبرداری شوند. چه کسی پولش را دو دستی تقدیم دزد میکند؟ مشخصا هیچکس.
اهمیت نقشه راه در چیست؟
این حق سرمایهگذار است که بداند داراییاش قرار است در چه زمینهای خرج شود. باید بداند صاحبان پروژه قصد دارند از وجوه تامینشده چطور بهرهبرداری کنند و چطور پروژه را در راستای منافع و پیشرفت پیش ببرند. البته موارد جزئیتر در نقشه راه درج نمیشود و برای آگاهی از آن باید به سراغ مستنداتی نظیر وایت پیپر بروید.
هرکسی که سرمایهگذاری میکند به دنبال سود و بازده است. نقشه راه به سرمایهگذار کمک میکند که اولا از اعتبار پروژه مطمئن شود (البته نه اطمینانی صرف که چنین چیزی را نه در بازار رمزارز که در هیچکجا نخواهید یافت). ثانیا به او تخمینی از تاریخی ارائه میکند که ارزش توکن در آن تاریخ احتمالا افزایش پیدا میکند یا دستکم بازده رشد میکند. در یک کلام نقشه راه انتظارات سرمایهگذار شکل میدهد. Road Map را میتوان معیاری دانست برای سرعت و موفقیت محصول یا پروژه در مسیر تکامل و توسعه.
نقشه راه شامل چه اطلاعاتی است؟
نقشهی راه معمولا شامل این دو آیتم است:
- اهداف: پروژهای را که هدفش مشخص نیست، همان ابتدا ببوسید و بگذارید کنار. بیهوده وقتتان را صرف آن نکنید. یک نقشه راه بدون استثنا باید از اهداف و استراتژیهای خودش به وضوح حرف بزند. ضمن مطالعهی اهداف میتوانید خط ذهنی توسعهدهندگان را بشناسید و ببینید که اهداف آنها تا چه میزان عملی است. آیا فقط خوشبینی محض است یا واقعا امکان رسیدن به اهداف فراهم است؟
- تاریخ: نقشه راه باید حاوی تاریخها و نقاط عطف پروژه باشد تا مشخص شود که در هر فاز چه اقداماتی قرار است صورت بگیرد. معمولا به این صورت است که دورههای چندماهه توسط تیم پروژه مشخص میشود و سرفصل کارهایی که باید در آن تاریخها انجام شود در نقشه راه قابل مطالعه است. شما میتوانید به تاریخهای گذشته مراجعه کنید و ببینید که اهداف قبلی تا چه حد پوشش داده شدهاند. معمولا در این تاریخها مواردی مانند ایردراپ، عرضه اولیه، راهاندازی اپلیکیشن، استیکینگ و .. برنامهریزی میشود.
البته مسئلهای دیگری مثل موارد کاربرد نیز در نقشهی راه مستتر است. درست است که این فاکتور در توکنومیک پروژهها بررسی میشود، اما با مطالعهی اهداف میتوانید به صورت بسیار جزئی از موارد کاربرد پروژه هم مطلع شوید. همچنین میتوانید ببینید که چشمانداز تیم نسبت به پیشرفت پروژه و استفاده از تکنولوژیهای روز به چه اندازه است.
نکته
ممکن است پروژهای در رسیدن به اهداف زمانبندیشدهاش با تاخیر مواجه شود. منطقی نیست که به محض مشاهدهی چنین مسئلهای سریعا آن پروژه را کنار بگذارید. فضای بلاکچین پیچیده است و شما به همین خاطر باید ببینید دلیل این تاخیر چه بوده است. شاید دلیلی منطقی و قابل قبول در پشت آن نهفته باشد. اگر دیدید هیچ توضیح شفاف و موجهی در این خصوص از سوی توسعهدهندگان ارائه نمیشود، آن موقع دیگر با خیال راحت پروژه را کنار بگذارید. چرا که در این شرایط حتی اگر قرار باشد پروژه به سود هم برسد، شما را با این عدم شفافیتش به ستوه میآورد. پس عطایش را به لقایش ببخشید.
نقشه راه خوب چه ویژگیهایی دارد؟
نقشه راه باید موجز و خلاصه باشد. چرا که توضیحات طولانیتر را میتوان در سایر مستندات پروژه پیدا کرد. اما نقشه راه باید به شما این امکان را بدهد که بتوانید با خواندن آن شمایی کلی از پروژه به دست آورید و متوجه سازوکار آن شوید. بسیاری از بزرگان بازارهای مالی معتقدند سرمایهگذاران نمیتوانند در داراییهای سرمایهگذاری کنند که آنها را درک نمیکنند. همین امر باعث میشود پروژه بخشی از سرمایهگذارانش را از دست بدهد. شفافیت یکی از ویژگیهای بلاکچین است. پس نقشه راهی که در این بستر ارائه میشود هم باید ویژگیهای آن را داشته باشد.
نمودارهای گرافیکی نیز میتوانند امتیاز خوبی برای یک نقشه راه مطلوب باشند. مخصوصا نمودارهایی که در عین سادگی و وضوح، اطلاعات جامعی هم در دل خود دارند. به طوری که با یک نگاه گذرا بشود اطلاعات خوبی را در مورد پروژه به دست آورد. نقشه راه مختصر است و نمیشود آن را در چارچوبها و نسخههای سفت و سخت گنجاند. پس به طور خلاصه اگر نقشه راه در عین وضوح از برنامههای آتی خود صحبت کرد، میتوانید روی آن حساب کنید. پس از آن است که باید به سراغ سایر بخشهای تحقیقاتی خود بروید تا بتوانید یک رمزارز خوب و مطلوب را پیدا کنید.
کلام پایانی
نقشه راه یعنی چشمانداز تیم پروژه برای توسعهی پروژه و زمانبندی آن. در این مسیر باید اهداف پروژه مشخص باشد تا شما بفهمید با چه چیزی سروکار دارید و بتوانید داراییتان را در آن سرمایهگذاری کنید. نقشه راه اگر به درستی تدوین شده باشد، به شما این اجازه را میدهد که با دیدی صحیح و واقعبینانه در یک پروژه سرمایهگذاری کنید و به دور از آرمانهای بلندپروازانه منتظر باشید تا تاریخهایی که پروژه از قبل مشخص کرده است نزدیک شود. نقشه راه در کنار توکنومیک و وایت پیپر یکی از مواردی است که برای ارزیابی میزان اعتبار و صحت پروژه باید به آن توجه کنید.