سرمایهگذاری پیوستگی و ارتباط تنگاتنگی با جستجو کردن و جمعآوری اطلاعات دارد. این ابتداییترین و سادهترین مسئلهای است که احتمالا در آغاز مسیر پیوستن به بازارهای مالی با آن مواجه شدهاید. اما بعد از آن چه؟ چطور میخواهید از آنهمه اطلاعاتی که به دست آوردهاید استفاده کنید؟ اصلا عجیب نیست اگر بین چندین پروژه مردد هستید و با بررسی آنها تردیدتان هم بیشتر شده باشد. چرا که ممکن است یک پروژه از یک جهت عملکرد خوبی داشته باشد ولی با توجه به معیارهای دیگر، چندان قوی به نظر نیاید و یک پروژهی دیگر شرایطی کاملا برعکس داشته باشد. در این صورت تکلیفتان چیست؟ کدام را انتخاب خواهید کرد؟ برای پاسخ به این سوال به آنچه در ادامه توضیح میدهیم دقت کنید. چرا که راهحل مشکل شما در لابلای خطوط این مقاله نهفته است.
اهمیت مقایسه پروژهها
قبلا در مقالههای دیگر شیوههای مختلف تحقیق و بررسی پروژهها را آموزش دادهایم. از بررسی توکنومیک گرفته تا مراجعه به سایتهای معتبری مثل کوین مارکت کپ و مساری و یا بررسی صفحهی گیتهاب و لینکدین و سایر شبکههای اجتماعی یک پروژه. اما پس از انجام این تحقیقات، اتفاقی که معمولا رخ میدهد این است که شما با انبوهی از اطلاعات مواجه میشوید. اطلاعاتی که شاید واقعا ندانید چطور باید از آنها استفاده کنید. این حجم از اطلاعات نه تنها کمکتان نمیکند، بلکه بیشتر شما را گیج و گمراه میکند و فرایند تصمیمگیری را برایتان دشوارتر خواهد کرد.
بیایید چنین فرض کنیم که تیم توسعهدهندهی دو پروژه را بررسی کردید. چطور میخواهید تشخیص بدهید که کدامشان تیم بهتری دارد؟ معیارتان برای این کار چیست؟ شهرت؟ اعتبار؟ سوابق؟ پروژههای پیشین؟ تحصیلات؟ میبینید که عوامل مختلفی میتوانند در سنجش این اطلاعات دخیل باشند. اینجا همان نقطهای است که چالشهای شما تازه آغاز میشوند.
همین مسئله نشان میدهد که دستیابی به شیوهای که به شما اجازه میدهد بتوانید پروژهها را با هم مقایسه کنید، تا چه میزان میتواند موجب خروج از سردرگمی و ابهام شود و در نشان دادن مسیر درست به کارتان بیاید. دستهبندی اطلاعات همان حلقهی مفقودهای است که معمولا اکثر سرمایهگذاران چندان به آن عمل نمیکنند یا اصلا بلد نیستند که این کار را انجام دهند. ما در این مقاله با هم میخواهیم این کار را انجام بدهیم و یک الگوی شفاف برای مقایسهها داشته باشیم.
مسئلهی دیگری که ما را به مقایسهی پروژهها وا میدارد، مبحث تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری است. زمانی که میخواهید از میان یک یا چند صنعت پروژههای مختلفی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید، خواه ناخواه مجبور به مقایسه خواهید شد و نمیتوانید با چشم بسته تنها از روی حدس و گمان آنها را انتخاب کنید. پس اگر کاهش ریسک و مدیریت صحیح سرمایه یکی از دغدغههای شماست، تسلط بر این مبحث امری الزامی است.
معیارهای مهم در مقایسهی پروژهها
زمانی که قصد مقایسهی دو یا چند پروژه را دارید، مهمترین کار این است که در ابتدا چند عامل کلیدی را مدنظر داشته باشید و آنها را به عنوان سنگ محک خود قرار دهید. عملکرد آن عوامل میتوانند در مطلوب بودن یا نبودن یک پروژه نقش داشته باشند. درست مثل اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال که میتوانند اطلاعات مختلفی را در اختیار شما قرار بدهند، این فاکتورها هم میتوانند نقش اندیکاتورهای کلیدی را برای شما ایفا کنند که به شما کمک میکنند بتوانید با چشمانی باز و با شفافیتی مطلوب دست به انتخاب پروژهها بزنید.
فقط یک نکته را به خاطر داشته باشید و آن این است که نباید در گرداب افراط و تفریط گرفتار شوید. یعنی نه آنقدر کلینگر باشید که تنها سه یا چهار فاکتور را به عنوان معیار خود قرار دهید و نه آنقدر ریزبین و جزئینگر باشید که با بررسی فاکتورهای فراوان و گاهی بیاهمیت، مجددا دچار سردرگمی شوید و در انتخابتان وسواس بگیرید.
برای این که به بهترین شکل عمل کنیم، فاکتورهای مهمی را که پیشتر در بررسی توکنومیک آموختهایم، در اینجا به عنوان معیارهای سنجش پروژهها در نظر میگیریم. سپس به هر کدام امتیازی میدهیم. ساده به نظر میرسد اما عمل کردن به آن دشوار است. چرا؟ چون امر مقایسه یک فرایند نسبی است و شما نمیتوانید با قطعیت یک پروژه را از بیخ و بن انکار کنید و یا روی نام یک پروژه قسم بخورید و در مورد آیندهی درخشانش با اطمینان صحبت کنید. آنچه مهم است این است که با دیدی معقول و با در نظر گرفتن چند عامل مقایسه را انجام بدهید. عواملی مثل:
- شخصیت سرمایهگذاری
- بازهی زمانی موردنظر اعم از کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
- میزان ریسکپذیری
- میزان سرمایه
- میزان تسلط بر حوزههای مختلف رمزارز
- و …
با در نظر گرفتن این عوامل و به طور کلی با توجه به شخصیتی که از خودتان سراغ دارید، میتوان معیارهای زیر را به عنوان مثال دستهبندی کرد:
- تیم پروژه
- عمر پروژه
- ایردراپ
- نقشه راه
- موارد کاربرد در دنیای واقعی
- نوآوری
- وایت پیپر
این موارد صرفا چند آیتم مهمتر است که بر اساس آن میخواهیم یک مثال کاربردی را با یکدیگر بررسی کنیم. قطعا شما میتوانید معیارهای دیگری را نیز به این موارد اضافه کنید و به طور کلی آنها را پالایش کنید تا به یک فهرست کامل و جامع برسید. هرچقدر بیشتر این کار را تکرار و تمرین کنید، مطمئنا نتایج بهتری هم خواهید گرفت. برای آنکه بتوانیم هدف این مقاله را که صرفا استفاده از اطلاعات و دستهبندی آنهاست پیش ببریم، در ادامهی مطلب مثالی را ارائه میکنیم و توضیحات را بر مبنای آن شرح میدهیم.
ترسیم جدول مقایسهای
یکی از روشهایی که به شما کمک میکند بتوانید امر مقایسه را به نحو بهتری انجام بدهید این است که اطلاعات را داخل جدول قرار بدهید. بیایید با توجه به معیارهایی که در بخش قبلی به آنها اشاره کردیم، یک جدول ساده و ابتدایی درست کنیم. جدولی که قرار است آن را گامبهگام با هم تکمیل کنیم.
همچنین دو شخصیت را هم مدنظر داشته باشید که قصد سرمایهگذاری دارند. شخصیت اول فردی است کمریسک که به دنبال سودهای نجومی نیست. بلکه میخواهد سودی هرچند اندک اما مطمئن به دست بیاورد. شخصیت دوم رویکردی تهاجمی و جسورانه دارد و اهل ریسک است. برای او مهم است که بازده بیشتری به دست بیاورد و حاضر است در این مسیر خطراتی را به جان بخرد و ریسک کند. حالا هر کدام از فاکتورهای بالا را یک به یک بررسی میکنیم و بر اساس آنچه پیشتر توضیح دادیم، امتیازدهی میکنیم.
وزندهی
اول از همه باید حواستان باشد که تمام فاکتورهای خود را لیست کنید. در غیر این صورت به مشکل برمیخورید. فاکتورهایی که در بالا لیست شدهاند از دیدگاه فرد اول و دوم وزنها و درصد اهمیت متفاوتی دارند. بر این اساس ممکن است این دو فرد، وزنهایی را مطابق جدول زیر برای آیتمهای بالا در نظر بگیرند:
دقت کنید که این تنها یک مثال است و اعدادی که در جدول بالا میبینید به هیچ عنوان معیار و ملاکی برای شما نخواهند بود. به عنوان یک تمرین، میتوانید جدول مربوط به خود را با دادههایی که خودتان در نظر دارید پر کنید و وزندهی را نیز مطابق متر و معیار خود انجام بدهید. همین کار را برای چندین پروژه انجام بدهید تا در نهایت بتوانید یک مقایسهی مطلوب و کاربردی را پیاده کنید. حالا زمان آن فرا رسیده است که آیتمهای جدول را مرور کنیم و ببینیم از دیدگاه هر فرد، هر کدام از آنها چه ارزشی دارد.
تیم پروژه
فرض کنید هر دو پروژه معتبر هستند و تیم سازندهی آنها با کمی جستجو و بررسی در اینترنت قابل ردیابی هستند. شخص اول و دوم هر دو توانستهاند به پروفایل اعضای تیم در شبکههای اجتماعی دست پیدا کنند و از این رو میتوان گفت وضعیت هر دو پروژه مطلوب به نظر میرسد. همین که اعضای تیم نامرئی نیستند و سوابقی از آنها در دست است خود جای امیدواری است.
در نظر بگیرید که تیم پروژه الف صاحب تجربه و سوابقی در حوزهی مربوط به خود است و این یک امتیاز مثبت محسوب میشود. تیم پروژه ب اما چنین پشتوانهای ندارد و دستاندرکارانش پیشتر در این حوزهی مشخص سابقهای ندارند. آیا این به آن معناست که پروژه دوم بد است؟ هرچند چنین دیدگاه صفر و صدی هرگز صحیح نیست اما به هر حال این به شما بستگی دارد که چقدر بخواهید به این معیار وزن بدهید.
گفتیم شخص اول ریسکپذیر نیست. پس فاکتور تیم پروژه برای او وزن سنگینی خواهد داشت. او دلش نمیخواهد در جایی سرمایهگذاری کند که اصلا نمیداند چه کسانی پشت پردهی پروژه هستند و چه سوابقی دارند. از طرف دیگر برای فرد دوم همانطور که در جدول بالا دیدیم، عوامل دیگر مهمتر است. پس با فرض در نظر گرفتن این اطلاعات، جدول زیر به این صورت برای دو فرد آپدیت میشود:
همانطور که میبینید، پروژه اول به دلیل کامل بودنش، از دیدگاه شخص اول بسیار مطلوب است و پروژه دوم با توجه به توضیحات امتیاز کمتری میگیرد. برای شخص دوم هم که این آیتم به طور کلی اهمیت کمتری داشت، امتیازدهی به شکل بالا انجام میشود.
عمر پروژه
در نظر میگیریم که پروژه الف به مدت شش ماه است که راهاندازی شده است. اما پروژه ب دو سال سابقه دارد. در نظر شخص اول پروژهی دوم معتبرتر است چون مدتی طولانیتر مشغول به کار بوده است. در نظر فرد دوم شاید پروژهی جدید با وجود شش ماه کار، انتظارات خوبی را برآورده کرده باشد و در همین مدت سروصدایی را به پا کرده باشد. با در نظر گرفتن این موارد، از دید شخص اول و دوم میخواهیم امتیازدهی را انجام بدهیم:
این فاکتور مطابق جدول بالا برای هر دو شخص ۱۰ امتیاز داشت. با اینهمه میبینید که حتی زمانی که وزندهی به یک فاکتور یکسان است، باز هم ممکن است نظر افراد با هم متفاوت باشد. همین امر بار دیگر نشان میدهد که چقدر این عوامل میتوانند شخصی و فردی باشند.
ایردراپ
فرض میکنیم پروژهی اول هنوز ایردراپی نداده است. اما این احتمال وجود دارد که این اتفاق بیفتد. اخبار و حواشی که پیرامون این پروژه وجود دارد خبر از این اتفاق میدهد اما همهچیز در حد حدس و گمان است. پروژهی دوم اما قبلا ایردراپ انجام داده است. از دید شخص اول، پروژهای که ایردراپ داده است پروژهی معتبرتری است. چون توانسته افراد بیشتری را به خود جذب کند و به آنها توکن واقعی اهدا کند. اما از دید نفر دوم قضیه کاملا متفاوت است. چرا که او فردی ریسکپذیر است و روی احتمال ایردراپ پروژهی دوم حساب ویژهای باز میکند.
یادآوری میکنیم که پروژههایی که به مرحلهی مقایسه رسیدهاند، همگی پروژههایی قوی هستند. چرا که پیشتر از یک صافی گذشتهاند و از میان انبوهی از پروژهها انتخاب و گزینش شدهاند. پس زمانی که حرف از ایردراپ زده میشود، ممکن است صحبت از یک ایردراپ عالی باشد که به لحاظ مادی ارزش بسیار بالایی دارد و سرمایهگذاری روی آن از دید یک شخص جسور، به ریسکش میارزد. یکی از برترین نمونههای چنین ایردراپهایی در سال ۲۰۲۱، dydx بود. با این توضیحات بیایید این سطر از جدول را هم به روزرسانی کنیم:
نوآوری
یکی از مهمترین معیارهایی که میتواند یک پروژه را در دید سرمایهگذاران به یک پروژه موفق تبدیل کند، نوآوری آن است. فرض کنید پروژه الف در نظر دارد انقلابی در صنعت بانکداری به پا کند که تاکنون هیچ پروژهای قادر به انجام آن نبوده است و توانسته است ۸۰٪ این مسیر را طی کند. پروژه دوم هم در صنعت گیمینگ حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و با ارائهی یک طرح جدید، قصد انجام یک کار خلاقانه را دارد ولی تاکنون پیشرفت چشمگیری نداشته است.
شخص اول پروژهی اول را ارزشمندتر میداند. چرا که بخش عمدهای از راه را رفته است و امتحانش را پس داده و توانسته اعتمادسازی کند. اما شخص دوم چنین تصور میکند که پروژهی اول سودهایش را داده است. اما پروژهی دوم را فرصتی برای سرمایهگذاری قلمداد میکند که هنوز شکوفا نشده است. چرا که احتمال دارد پروژهی دوم با پیادهسازی اهدافش، در نظر گیمرها یک واقعهی تاریخی و جنجالی را به پا کند. پس باز هم ریسک میکند و این پروژه را مطلوبتر مییابد. با این حساب ممکن است امتیاز شخص اول و دوم به پروژههای الف و ب چیزی شبیه زیر باشد:
نقشه راه
میرویم سراغ نقشه راه که به هر طریق فاکتور مهمی در سنجش عیار پروژه به شمار میرود. پروژه اول نقشه راه چندان واضحی ندارد اما پروژه دوم تمام آیتمهایی را که باید در نقشه راه وجود داشته باشد به خوبی پوشش داده است. از دیدگاه شخص اول پروژه دوم معتبرتر و بهتر است اما در دیدگاه شخص دوم این امر وزن چندان زیادی ندارد. با اینهمه برای این فرد هم پروژه دوم معتبرتر است. برخی از فاکتورها بسیار واضح هستند و فارغ از اینکه شما چه دیدگاهی دارید، به لحاظ عقلانی همیشه یک روش واحد را برای عیاردهی مدنظر میگیرند. سطرهای جدول پس از اعمال امتیاز این فاکتور به صورت زیر خواهند بود:
وایت پیپر
یکی دیگر فاکتورهای مهمی که در توکنومیک و البته بررسی هر پروژه باید به آن توجه داشت، وایت پیپر است. درست است که وایت پیپر یک سند فنی و تخصصی است اما به هر حال برخی از اطلاعات آن از جمله توضیحات کلی که معمولا در ابتدای فایل میآید از اهمیت ویژهای برخوردار است و حتی برای افراد غیرمتخصص هم قابل درک است.
در اینجا فرض میکنیم هر دو پروژه وایت پیپر خوبی دارند و به راحتی میتوان به اطلاعات آنها دسترسی پیدا کرد. بر این اساس هر دو شخص مطابق معیار خود امتیاز کاملی را برای آن در نظر میگیرند.
موارد کاربرد در دنیای واقعی
و بالاخره میرسیم به آخرین فاکتور در این جدول که به موارد کاربرد و استفادههای یک پروژه در دنیای واقعی اشاره دارد. فرض میکنیم پروژه اول چند هدف مطلوب دارد اما حقیقت آن است که این موارد در دنیای واقعی عملا فایدهای ندارند و مشکلی را حل نمیکنند. در عوض پروژهی دوم میتواند یکی از مشکلات فعلی دنیای واقعی را حل کند و به طور کلی در دنیای واقعی کاملا قابل اجراست. مجددا از دید هر دو شخصیت، زمانی که پروژه در دنیای واقعی کاربرد داشته باشد، ارزشمندی آن بیشتر است و از دید هر دو، این امر اتفاق مثبتی است.
پس با توجه به این مورد، آخرین سطر از جدول هم به شکل زیر تکمیل میشود:
تفسیر
حالا به سادگی میتوان نتیجهی حاصل از جدول بالا را تفسیر کرد. در دیدگاه شخص اول، پروژهی اول بنا به دلایلی که در طول مطلب بیان کردیم، ارزشمندتر است. هرچند اختلاف امتیازات میان دو پروژه کم است و نشان از مطلوبیت هر دو دارد.
از دیدگاه شخص دوم هم پروژه دوم بهتر است. چرا که با توجه به مسائل و توضیحاتی که در خصوص این پروژه ارائه کردیم، مشخص است که سرمایهگذاری روی چنین پروژهای، اقدامی کاملا جسورانه است که میتواند همان چیزی باشد که شخص دوم به دنبال آن است.
البته یک نکته را در اینجا باید در نظر بگیرید. معمولا این امکان وجود دارد که تعصب در امتیازدهی افراد اثر بگذارد. وقتی از قبل نسبت به یک پروژه حس خوبی ندارید، ممکن است حتی با وجود مطلوب بودنش امتیاز کمتری برای آن در نظر بگیرید. این امر اجتنابناپذیر است و تنها خود شما هستید که باید بر این دیدگاه غلبه کنید.
همچنین اگر زمان دارید میتوانید چند روز دیگر مجددا امتیازدهی را انجام بدهید و ببینید چقدر با امتیازدهی قبلی تفاوت دارد. خودتان میتوانید دادههای مهمتر و بیشتری را به جدول اضافه کنید و تعداد پروژههای بیشتری را نیز به این طریق با یکدیگر مقایسه کنید. در نتیجه میبینید که اعداد و ارقام چطور میتوانند شما را برای تصمیمگیری در انتخاب پروژهها به منظور سرمایهگذاری راهنمایی کنند.
کلام پایانی
آنچه در این مقاله خواندید صرفا یک رویکرد مقایسهای بود برای رهایی از سردرگمی و وزندهی به یافتهها و در نتیجه اعتباربخشی به پروژههای مختلفی که شاید در انتخاب یک یا چند مورد از آنها با مشکل مواجه شدهاید. اما این فقط یک مثال بود و به معنای آن است که تنها میتواند یک الگوی ابتدایی باشد و قرار نیست تمام افراد به همین طریق عمل کنند. آنچهکه به وضوح در همین مثال ساده دیدیم، نشان از آن دارد که دیدگاه، انتظارات، نیازمندیها و برآوردهای افراد از یک پروژه کاملا با دیگری متفاوت است. در غیر این صورت این امتیازدهی و دستهبندی عملا فایدهای نخواهد داشت.