اگر همین الان خبری بشنوید مبنی بر اینکه ویتالیک بوترین، خالق اتریوم در حال کار کردن روی یک پروژهی جدید است و میخواهد انقلابی در دنیای رمزارزها به پا کند، چه میکنید؟ آیا به سادگی از کنار این خبر عبور میکنید؟ یا اینکه با شنیدنش سیگنالهایی میگیرید و به این فکر میافتید که بروید سراغ تحقیق؟ نمیتوان انکار کرد که چنین خبری ممکن است ذهن خیلی از ما را قلقلک بدهد. به هر حال شنیدن اسم غولهای حوزهی کریپتو خود میتواند علامت مهمی باشد. همین مسئله نشان میدهد که پروژهها بخشی از اعتبارشان را از شهرت و رزومهی توسعهدهندگان و موسسانشان میگیرند. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که قبل از سرمایهگذاری در هر پروژه، بخواهیم سری هم به تیم پشت صحنهی آن بزنیم. موافقید این کار را انجام بدهیم؟
چرا بررسی تیم پروژه اهمیت دارد؟
برای پاسخ به این سوال، باز هم باید دست به دامان همان حرفهای تکراری شویم. همان حرفهایی که میگوید باید تحقیقات خود را انجام دهید و تمام جوانب قضیه را بسنجید. کاملا منطقی است که وقتی میخواهیم در بستری سرمایهگذاری کنیم، با چشم و گوشی کاملا باز این کار را انجام بدهیم. بررسی تیم پروژه و سوابق آنها هم بخشی از این پروسه را تشکیل میدهد. چرا که در نهایت، آنچه به عنوان خروجی منتشر میشود، همان چیزی است که در ذهن این تیم شکل گرفته است.
یک پروژه از ایدهپردازی تا اجرا و کسب نتیجه، نیازمند انجام مراحل مختلفی است. مراحلی که میتواند در نهایت منجر به شکست و یا موفقیت پروژه شود. تیمی که قبلا تجربههای مشابهی دارد، قطعا با مشکلات آشنایی بیشتری دارد و میتواند مدیریت بحران را به خوبی انجام بدهد. مشخص است که تجربهی بالای تیم، عیار پروژه را بالا میبرد. در این حالت سرمایهگذاران به آن پروژه اعتماد میکنند. اعتماد بیشتر مساوی است با مقبولیت بیشتر. و باز هم داستان ختم میشود به همان عامل مهم همیشگی یعنی عرضه و تقاضا. وقتی تقاضا برای یک پروژه بالا میرود، قیمت آن هم بالا میرود و موجب ارزشمندیاش میشود. در نتیجه منافع آن نصیب همهی سرمایهگذارانی خواهد شد که میخواهند بودجهی پروژه را تامین کنند.
پس میشود به سادگی دریافت که در وهلهی اول (به ویژه وقتی هنوز چیز زیادی در مورد پروژه و اهداف آن نمیدانیم) تیم توسعهدهنده و موسس پروژه میتوانند سنگ محکی باشند که به ما نشان میدهند چقدر میشود به آن اعتماد کرد. تجربه بارها ثابت کرده است که پروژههایی که تیمهایی مجرب در پشت پردهی آنها فعالیت میکردهاند، بهتر جواب گرفتهاند. مدیریت صحیح و زمانبندی پروژه همان مسئلهای است که در چشم سرمایهگذاران مهم است و یک تیم کاربلد میتواند آن را تضمین کند. خب! حالا شاید بگویید اینها را که همه میدانند. سوال اینجاست که چطور باید تیم پروژه را بررسی کنیم. اگر به دنبال پاسخ این سوال هستید، جای درستی آمدهاید. بیایید با هم روال کار را بررسی کنیم.
بررسی تیم پروژههای رمزارزی
برای بررسی اعضای فعال در یک پروژه و آشنایی با سوابق و کارنامهی آنها باید چند مسئله را بررسی کنیم. انجام این مراحل در کنار هم میتواند باعث تکمیل و غنی شدن تحقیقاتمان شود. این نکته را به خاطر داشته باشید که سرمایهگذاری درست از جایی آغاز میشود که شروع به تحقیقات میکنید؛ نه از موقعی که خریدتان را انجام میدهید.
در پایان باید بتوانیم جوابی برای این پرسشها پیدا کنیم تا مطمئن شویم که راه را درست رفتهایم:
- آنها چه کسانی هستند؟
- آیا واقعی هستند؟
- تجربیاتشان چیست؟
- چه سوابقی در کارنامهی خود دارند؟
- چه مدت است که در حوزهی کریپتو فعالیت میکنند؟
- آیا امکان برقراری تماس و دسترسی به آنها وجود دارد؟
برای اینکه بتوانیم پاسخ خوبی برای این سوالات پیدا کنیم، باید چند گام زیر را طی کنیم.
مراجعه به پروفایل شبکههای اجتماعی
اولین و واضحترین سوالی که باید بپرسیم، این است که تیم پروژه شامل چه کسانی هستند. ظاهرا کار سادهای به نظر میرسد که برای انجام آن باید به وبسایت پروژه مراجعه کنید. معمولا در هر سایت قسمتی با عنوان «درباره ما» وجود دارد که میتوانید به آن مراجعه کنید. در این بخش اسامی و تصویر دستاندرکاران پروژه قابل مشاهده است. اما در مورد رمزارزها، معمولا این اطلاعات را میتوانید در وبسایتهای معتبری مانند لینکدین به دست بیاورید.
اما اگر هیچ اثری از نام یا تصویر افراد نباشد چه؟ قطعا این اتفاق نشانهی خوبی نیست. البته یک نکته را باید مدنظر قرار دهیم. باید بیت کوین را کنار بگذاریم. چرا که یک استثناست. بیت کوینی که هنوز هم کسی نمیداند ساتوشی ناکاموتوی پشت آن واقعا کیست. به طور کلی ناشناس بودن دستاندرکاران پروژه یک گزینهی منفی در بازار رمزارزها به شمار میرود.
هر نشانهی منفی در این مرحله کافی است تا دست از ادامهی تحقیقات بردارید. حتی اگر پروژه به ظاهر آیندهدار هم باشد، نمیتوانید ریسک کنید و پولتان را دست کسانی بدهید که حتی نمیدانید کیستند. تجربه به خوبی نشان داده است که بسیاری از شرکتهای بزرگ تاریخچه و نام اعضای خود را به سادگی در دسترس کاربران قرار میدهند. به هر حال اگر واقعا یک تیم حقیقی و معتبر پشت پروژه باشد، چه دلیلی برای پنهان کردنش وجود دارد؟
جستجوی تصویر در گوگل
پس از یافتن اسامی و تصویر تیم پروژه، میتوانید بررسی کنید که آیا اصلا آن افراد واقعی هستند یا نه. آیا هویتشان جعلی نیست؟ عجیب است که در یکی از پروژههای عرضه اولیه، تصویر رایان گاسلینگ (بازیگر مشهور هالیوودی) تحت عنوان گرافیست پروژه درج شده بود! شاید پیش خودتان بگویید که ممکن است از روی چهره نتوانید چنین کلاهبرداریهایی را تشخیص بدهید. ایرادی ندارد. جستجوی تصویر گوگل میتواند به خوبی به شما کمک کند. با این کار معمولا جواب میگیرید و میفهمید که آیا تصویر از منابع دیگری دزدیده شده یا اینکه واقعی است.
بررسی ابعاد تیم پروژه
از یک منظر دیگر هم باید تیم پروژه را بررسی کرد. باید به این فکر کنید که تیم چقدر گسترده است. سپس باید ببینید که با توجه به وسعت آن، آیا میزان پول و سرمایهای که برای ادامهی پروژه میخواهند جمع کنند منطقی است؟ مثلا ممکن است در پروژهای تنها پنج نفر فعالیت کنند ولی صدها میلیون دلار جمعآوری کنند. حواستان را خوب جمع کنید. چرا که حتی اگر این پنج نفر در کار خودشان فوقالعاده خبره باشند و ایدهی نابی هم داشته باشند، نمیتوانند دست تنها پروژه را راه بیندازند. یک پروژه برای ادامهی حیات خود به جز متخصصان فنی به افراد دیگری هم نیاز دارد. پس باید به دنبال تیم بزرگتر و اسامی بیشتری باشید.
آیا وظایف به درستی و به صورت متعادل میان اعضا پخش شده است؟ یا مثلا ممکن است یک سوم وظایف روی دوش یک نفر باشد و چند نفر دیگر باقی کارها را به عهده بگیرند؟ در این صورت اگر آن شخص محوری از پروژه کنار بکشد چه اتفاقی میافتد؟ چه افرادی در پروژه حضور دارند؟ مسئولان بازاریابی؟ متخصصان روابط عمومی؟ پشتیبانی؟ وکلای مجرب حقوقی؟ مهندسان با تجربهی نرمافزار؟
البته تیمهای کوچک هم میتوانند قابل قبول باشند اما در صورتی که پروژههایی با بودجههای اندک را راهاندازی کنند. ممکن است عدهای معتقد باشند که یک تیم کوچک و بدون تجربه، میتواند با تلاش فراوان و سختکوشی بسیار، پروژه را به جاهای خوبی برساند و توسعه بدهد. بله این امکان وجود دارد. اما شما به عنوان سرمایهگذار آیا این توانایی را دارید که با هر نتیجهای مواجه شوید؟ در وهلهی اول آنچه برای سرمایهگذاران مهم است، حفظ دارایی و سپس کسب سود است. پس بهتر است به سراغ پروژههایی بروید که دستکم یکی از اعضای آن اعتبار و خوشنامی قابل قبولی دارند.
بررسی تعاملات درون تیمی
فرض کنید که اعضای تیم پروژه به لحاظ جغرافیایی دور از هم باشند. درست است که اکنون با پیشرفت تکنولوژی مرزهای جغرافیایی تا حدودی از بین رفتهاند، اما نمیتوانید انکار کنید که فاصلهی فیزیکی میتواند موجب طولانی شدن فرایند کاری شود. در مواردی این امر منجر به عدم هماهنگی میشود و نتایج خوبی را به دنبال نخواهد داشت. دستکم اعضای تیم باید در طول همکاری خود، ساعات مشخصی را در کنار هم سپری کنند و به بحث و همفکری بپردازند. انجام بعضی کارها نیازمند حضور فیزیکی است. به ویژه پروژههایی که مربوط به دنیایی ناشناخته و تقریبا نوپا هستند.
مشاوران تیم
همچنین پروژههای ارزشمند و معتبر اسامی مشاوران خود را هم لیست میکنند و این امر میتواند اعتبار و کیفیت بیشتری به پروژه ببخشد. چرا؟ به هر حال مشاوران سراغ پروژههایی میروند که میدانند قرار است به پیشرفتهای خوبی دست پیدا کند. وگرنه چه کسی را میتوانید پیدا کنید که شهرت و اعتبار خود را به خاطر یک پروژهی غیرمعتبر به خطر بیندازد و به تیمی مشاوره بدهد که اصلا چیزی از آنها نمیداند.
البته این قضیه مثل یک شمشیر دولبه است. این را هم باید در نظر داشت که اعتبار مشاوران هم باید تایید شود. چه بسا آنها هم میتوانند با هویتهای جعلی، کلاهبرداری کنند. ممکن است یک مشاور با دریافت مبلغی کلان اقدام به تبلیغ پروژهای کند که هیچ اعتباری به آن نیست. پس در درجهی اول اعتبار مشاور را بررسی کنید.
بررسی سوابق تیم
پس از این مراحل، نوبت به گام اصلی میرسد. یعنی بررسی تجربیات تیم پروژه. در این مرحله باید ببینید که سابقهی این افراد در این عرصه چقدر بوده است و اینکه آیا فعال هستند؟ آیا مطالب لازم را در خصوص پروژه با کاربران به اشتراک میگذارند؟ آیا تمام وقت در حال کار کردن روی پروژه هستند؟ سوابق و تجربیات تیم را در زمینههای گوناگون در لینکدین و یا سایر وبسایتهای مشابه خواهید یافت. مهم است که ببینید آیا این افراد پیشتر تجربیات مرتبط با پروژههای رمزنگاری و فناوریهای مربوط به پرداخت را دارند یا نه.
تا اینجا فهمیدیم که تنها منبعمان چیزی نیست جز همین رسانههای اجتماعی. مطمئن باشید اگر تیم پروژه سابقهی بدی داشته باشند، از دید رسانههای اجتماعی پنهان نمیماند. راه دور نمیرویم. دستاندرکاران پروژهی ترا (Terra) را در نظر بگیرید. فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاد و اینکه اصلا آنها مقصر بودند یا نه، هر کجا ببینید که این افراد پروژهای جدید را کلید زدهاند، ممکن است تردید کنید و نتوانید دوباره به آنها اعتماد کنید. به هر حال اعتماد کردن به افرادی که پروندهای قطور در خصوص جرایم مالی دارند کار عاقلانهای نیست. به ویژه آنکه در خصوص این پروژه تحقیقات همچنان ادامه دارد و سناریوهای مختلفی با گذشت زمان به وجود آمده است.
رسانههای اجتماعی اکنون مثل حافظهی تاریخی عمل میکنند و این وقایع را در خود ثبت میکنند. در سمت مقابل نمونههای مثبت هم به همین شکل است. سوابق درخشانی که ممکن است در کارنامهی یکی از اعضای تیم باشد، موجب آسایش خیال سرمایهگذاران میشود. بررسی سوابق این افراد نشان میدهد که آیا آنها وعدههای خود را عملی میکنند؟ آیا ادعاهای نادرستی دارند و یا اینکه رفتارشان به گونهای است که موجب سلب اعتماد میشوند؟ پاسخ این سوالات میتواند راهنمای خوبی باشد برای اینکه بتوانید در خصوص سرمایهگذاری روی یک پروژهی خاص تصمیم بگیرید.
برقراری ارتباط و تماس مستقیم با اعضای پروژه
بیایید فرض کنیم تا اینجا همه چیز خوب پیش رفته است. به هر حال شما به عنوان یکی از افرادی که میخواهید در تامین مالی پروژه شرکت کنید، دوست دارید با اعضای تیم ارتباط بگیرید. بگردید و ببینید که آیا پروفایل توییتر، لینکدین، و یا راههای ارتباطی مانند ایمیل برای ارتباط با این افراد در دسترس است؟ آیا آنها حضوری فعالانه در شبکههای اجتماعی دارند؟ به پرسشهای کاربران پاسخ میدهند؟ آیا برای رفع تردیدها و ابهامات تلاش میکنند یا اینکه با نادیده گرفتن آنها، تنها موجب شک و شبهه و عدم اعتماد میشوند؟
توییتر را هم فراموش نکنید. معمولا بنیانگذاران و دستاندرکاران یک پروژه، هر از گاهی مصاحبههایی انجام میدهند و در خصوص میزان پیشرفت، نقشه راه، چشمانداز و اهداف پیش رو صحبت میکنند و اگر ابهامی وجود داشته باشد در برطرف کردن آن میکوشند. این مسئله مهم است که ببینید واکنش اعضای تیم به شایعات و یا اخبار منفی پیرامون پروژه چیست.
همچنین باید ببینید آیا میتوانید به تکتک اعضای پروژه دسترسی داشته باشید؟ مگر میشود کسی در این عرصه فعال باشد و نامی از آن در هیچکجا نیامده باشد؟ برخی از سرمایهگذاران به سراغ اکانتهای تلگرام و یا سایر حسابهایی میروند که در آنجا اصلا اعضای تیم وجود ندارند و صرفا یک جامعه از کاربران هستند. حضور در چنین جاهایی مفید است اما تضمینی برای برقراری ارتباط با اعضای اصلی تیم نیست. پس نمیتوان این امر را ملاک قرار داد.
کلام پایانی
اگر تمام این مسائل را بررسی کردید و هیچ نشانهی منفیای ندیدید، باید به شما تبریک بگوییم. چرا که پروژهی مدنظر شما دستکم به لحاظ تجربیات و سوابق دستاندرکاران و توسعهدهندگانش نمرهی قابل قبولی میگیرد و این امر میتواند به میزان مطلوبی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد.
رسانههای اجتماعی در بررسی پروژههای رمزنگاری حرف اول و آخر را میزنند. اما مسئله اینجاست که تمام اطلاعات منتشر شده در این رسانهها معتبر نیستند. این شمایید که باید با غربال کردن اطلاعات، طلا را از خاک تشخیص بدهید و به بیراهه نروید. همچنان باید این مسئله را هم مدنظر قرار دهید که در دنیای کریپتو نمیتوانید با اطمینان کامل روی یک پروژه سرمایهگذاری کنید. بهترین کار آن است که پروژههای مدنظر خود را دستهبندی کنید و پس از انجام تحقیقات، روی موردی سرمایهگذاری کنید که نسبت به سایر پروژهها ریسک کمتری دارد.
اعضای تیم پروژه وزنههایی هستند که میتوانند به اعتبار آن کمک کنند. هرچه سوابق و تجربیات آنها درخشانتر باشد، قطعا عیار پروژه هم بالاتر میرود. البته در کنار بررسی اعضای تیم، باید مواردی مانند توکنومیک، نقشه راه، اهداف پروژه و نقاط عطف آن را نیز مدنظر قرار دهید و در نهایت تصمیمگیری کنید.