استراتژی معاملاتی پوزیشنی که در این مقاله آن را با نام پوزیشن تریدینگ (positional trading) عنوان خواهیم کرد، در سال ۲۰۱۷ توانست ۲۵ مدیر صندوق پوشش ریسک را در فهرست پردرآمدترین افراد قرار دهد که از این طریق ۱۷ میلیارد دلار سود به دست آوردند. اگر دوست دارید مانند این مدیران معامله کنید، باید یاد بگیرید که چطور میتوان از روندهای بلندمدت سود برد.
مثل مدیر صندوقهای پوشش رسیک معامله کنید
اگر میخواهید معاملات بلندمدت با سبک و سیاق شما مطابقت داشته باشد، باید زمینه را برای انجام این کار فراهم کنید. زمانی که پوزیشنهای خود را برای زمانهای طولانی نگه میدارید مطمئن باشید که بازار در نقطهای بالاخره بر خلاف معاملهی شما حرکت خواهد کرد. در این شرایط آنچه از همه مهمتر است این است که به استراتژی و قوانین خود پایبند باشید و از آنها سرپیچی نکنید.
در هنگام تجزیه و تحلیل رفتار نمودارها در حقیقت شما در حال تجزیه و تحلیل رفتار معاملهگران هستید. رفتار تودهی مردم در بازارهای مالی تغییر نکرده است؛ چرا که ترس و طمع دو حس انسانی هستند که ثابت میمانند و تغییر نمیکنند. روانشناسی توده نقش بسیار مهمی را در موفقیت معاملهگران ایفا میکند. معاملات پوزیشنی بهترین شیوه برای بهرهمندی از روانشناسی بازارهای مالی است. در این خصوص استراتژی معاملاتی فراکتال نیز میتواند مفید باشد.
در وهلهی نخست شما نیاز به درک این مسئله دارید که اصلا پوزیشن تریدینگ چیست. به بیان دیگر ما در این مقاله مشخص خواهیم کرد که بهترین استراتژی معاملاتی پوزیشنال کدام است. این استراتژی را میتوان روی تمام کلاسهای دارایی پیاده کرد؛ خواه سهام باشد، خواه ارز یا حتی رمزارز. همچنین این استراتژی را میتوان در تایم فریمهای مختلف نیز اعمال کرد.
بهتر است آموزش را با توضیح ماهیت و چیستی پوزیشن تریدینگ شروع کنیم. موافقید؟
منظور از پوزیشن تریدینگ چیست؟
پوزیشن تریدینگ به معنای باز نگه داشتن معاملات به مدت چندین هفته، ماه یا حتی سال است. معاملات پوزیشنی نوع دیگری از سرمایهگذاری محسوب میشود. افراد موقعیتهای بلندمدت خود را با این انتظار که قرار است در آینده به آنها سود بدهد نگه میدارند.
درست است که این شیوهی سرمایهگذاری منحصرا به مدت طولانی آن اشاره دارد؛ اما پوزیشن تریدینگ میتواند شامل فروش دارایی نیز شود. این مسئله موجب میشود بتوان از این شیوهی معاملاتی در هر نوع بازاری همچون فارکس و ارز دیجیتال به شکلی مطلوب استفاده کرد. همچنین این قابلیت امکان باز کردن پوزیشنهای لانگ و شورت را نیز فراهم میآورد.
برای اینکه بهتر بتوانید روندهای بلندمدت را مشخص کنید، بهتر است به مطالعهی اصول اولیهی بازاری که میخواهید در آن معامله کنید بپردازید. با این حال با استفاده از اندیکاتورهای استراتژی پوزیشن تریدینگ دیگر نیازی به آن نیست که به تحلیل بنیادی بپردازید.
در این مقاله میخواهیم از سه راز مهم پرده برداریم تا بر این اساس متوجه شویم که آیا باید یک پوزیشن را برای طولانیمدت نگه داریم یا اینکه به سرعت وارد بازار شویم و از آن خارج شویم.
چطور میتوانیم معاملات پوزیشنی را فرا بگیریم؟
بهترین استراتژی برای پوزیشن تریدینگ استراتژیای است که سه مفهوم معاملاتی زیر را در دل خود داشته باشد:
- به روندهای بلندمدت بازار توجه کند.
- در یک یا چند بازار مالی به صورت تخصصی بتوان با آن کار کرد.
- به منظور حفظ سود بتوان بر اساس آن حد ضرر متحرک را تنظیم کرد.
حال میخواهیم هر یک از این سه مفهوم را کمی جزئیتر بررسی کنیم.
یک- توجه به روندهای بلندمدت
این مفهوم ممکن است آنقدر واضح باشد که نیازی به توضیح اضافه نداشته باشد. نمیتوان منکر شد که روندها از جمله مهمترین مولفههای یک استراتژی در پوزیشن تریدینگ به شمار میروند. پس اگر واقعا قصد دارید در این مورد تسلط کافی را به دست آورید، باید همواره به دنبال شناسایی روندها باشید.
در هر بستر معاملاتی که میخواهید رمزارزها را در آن بررسی کنید، بزرگترین روندهایی را که میتوانید بیابید دنبال کنید. البته احتمال دارد که اصلا ندانید چطور میتوان یک روند را تشخیص داد. جای نگرانی نیست. ما این مسئله را نیز در مقالههای پیشین پوشش دادهایم (مترجم: این بخش رو نوشتم که اگه تا قبل از انتشار این مقاله، مقالهای در مورد شناسایی روند کار کردیم بتونیم لینک بدیم. در غیر این صورت حذفش کنید.)
دو- تمرکز بر یک بازار خاص
بازارهای مالی از ابزارهای مختلفی نظیر سهام، ETF، ارزهای کشورهای مختلف، رمزارزها، کامودیتی و … تشکیل شدهاند. شما نمیتوانید تمام این ابزارها را با هم پیگیری کنید؛ در آن صورت قطعا در این دریای بیکران غرق خواهید شد.
نیازی نیست امور را در نظر خودتان دشوارتر از چیزی که واقعا هستند تجسم کنید. برای آنکه از نقطهای صحیح کارتان را شروع کنید، یک رمزارز را که به نظرتان مناسب است انتخاب کنید و آن را زیر نظر بگیرید. به این ترتیب توانستهاید انتخابهای خود را محدود کنید.
با تمرکز بر روی یک یا دو بازار این امکان را برای خودتان فراهم میکنید که بتوانید روندهای بهتری را بشناسید و سوار بر آنها از بازار سود ببرید. ما در اینجا تمرکزمان تنها بر بازار ارز دیجیتال است. و اما برویم به سراغ مفهوم بعدی.
سه- تنظیم حد ضرر متحرک به منظور حفظ سودهای به دست آمده
تنظیم دستور حد ضرر متحرک راهی بسیار موثر است که میتوان به کمک آن پوزیشنها را به خوبی مدیریت کرد. برخلاف دستور حد ضرر ثابت، حد ضرر متحرک به شما این اجازه را میدهد در حالیکه سوار بر روند پیش میروید سود خوبی را نیز به دست آورید. به عنوان معاملهگری که با پوزیشن تریدینگ معامله میکند نظارت بر تمام پوزیشنهای موجود به صورت شبانهروزی کار طاقتفرسا و دشواری است. پس قرار دادن یک حد ضرر متحرک در این میان میتواند کارساز باشد. به این ترتیب اگر تغییری در روند اتفاق بیفتد شما نیز از آن مطلع خواهید شد.
و حالا وقت آن رسیده است که بگوییم چرا معاملهگران به پوزیشن تریدینگ روی میآورند. در بخش بعد به این پرسش پاسخ خواهیم داد.
چرا باید شیوهی پوزیشن تریدینگ را بیاموزیم؟
هر شیوه و سبک معاملاتی ویژگیهایی منحصر به فرد دارد و ارزش آن را دارد که آن را بیازماییم. اما مهمترین عاملی که باید آن را بررسی کنیم این است که آیا پوزیشن تریدینگ با شخصیت و روحیات ما سازگاری دارد یا نه.
برای اینکه متوجه شوید آیا پوزیشن تریدینگ مناسب شما هست یا نه باید به چند مسئله توجه کنید:
- میزان حساب معاملاتی شما چقدر است؟
- چقدر میتوانید برای انجام معاملات خود زمان بگذارید؟
- اهداف مالیتان چیست؟
- آخرین مسئله که البته اهمیت فراوانی هم دارد این است که باید تحمل و آستانهی پذیرش ریسک خود را نیز در نظر بگیرید.
حال باید دید چرا معاملهگران بسیاری به استفاده از پوزیشن تریدینگ علاقه دارند. در درجهی اول پوزیشن تریدینگ به اندازهی معاملات روزانه سریع نیست. یعنی شما زمان بیشتری را در اختیار دارید که برای معاملات خود برنامهریزی کنید. به بیان سادهتر نیاز نیست تمام روز به صفحهی موبایل یا کامپیوترتان زل بزنید و در انتظار شکار یک موقعیت معاملاتی بمانید.
در پایان این مسئله دیگر به شما بستگی دارد که تشخیص دهید آیا این شیوهی معاملاتی به درد شما میخورد یا نه. حال بهتر است نگاهی هم داشته باشیم به تفاوتهای میان نوسانگیری و پوزیشن تریدینگ.
پوزیشن تریدینگ در برابر نوسانگیری
نوسانگیری هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی انجام میشود و معاملهگر در این شرایط به دنبال سود بردن از نوسان قیمتهاست. اما پوزیشن تریدینگ به دنبال آن است که از روندهای بلندمدت در تایم فریمهای بالاتر که حتی ممکن است چندین ماه هم به طول بینجامد بهرهمند شود.
مشخص است که با نوسانگیری فرصتهای معاملاتی بسیار بیشتری در اختیارتان قرار خواهد گرفت. اما در عوض ریسک بیشتری را متحمل خواهید شد. اگر از آن دست سرمایهگذارانی هستید که از ریسک فرار میکنید، احتمالا بهترین کار برای شما آن است که به پوزیشن تریدینگ رو بیاورید. اما اگر همچنان مرددید که آیا پوزیشن تریدینگ مناسب شما هست یا نه میتوانید به سراغ روشهای دیگری بروید که برای برآورده کردن نیازهای شما مناسبتر هستند.
اما اگر مبتدی هستید توصیه میکنیم پوزیشن تریدینگ را بیازمایید؛ چرا که به شما اجازه میدهد فرصت بیشتری را برای بررسی زیر و بم معاملات خواهید داشت. دوم اینکه اگر به دلیل شاغل بودنتان زمان محدودی را در اختیار دارید میتوانید هر یک از شیوههای نوسانگیری یا پوزیشن تریدینگ را که صلاح میدانید انتخاب کنید.
اکنون زمان آن رسیده است که قوانین لازم را برای ورود به موقعیتهای معاملاتی شرح دهیم. در این مقاله مثالها در خصوص سیگنالها و نقاط ورود برای خرید هستند. به این نکته نیز توجه کنید که در معاملات بلندمدت، نمیتوانید به سراغ چارتهایی کوچکتر از چارتهای روزانه بروید.
استراتژی پوزیشن تریدینگ
در این قسمت از مقاله میخواهیم در خصوص این مسئله صحبت کنیم که بهترین استراتژی پوزیشن تریدینگ کدام است. شما خواهید آموخت که چگونه روندهای بلندمدت را شناسایی کنید. استراتژی بلندمدتی که ما آن را شرح میدهیم از بهترین اندیکاتورهای پوزیشن تریدینگ استفاده میکند. این کار به آن دلیل است که اندیکاتورها در زمانبندی بهتر بازار به ما کمک میکنند.
در این استراتژی از اندیکاتورهای پوزیشن تریدینگ زیر استفاده خواهیم کرد:
- میانگین متحرک نمایی (EMA) 200 روزه
- میانگین متحرک نمایی (EMA) 50 روزه
- استوکستیک آر اس آی (Stochastic RSI)
میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه به عنوان قدرتمندترین میانگینهای متحرک برای پوزیشن تریدینگ در نظر گرفته میشوند. این دو میانگین متحرک را میتوان برای زمانبندی روند کلی بازار مورد استفاده قرار داد. این کار را میتوان با توجه به کراسها یا همان تقاطعهای میانگین متحرک انجام داد.
زمانی که میانگین متحرک کوتاهتر (۵۰ روزه) میانگین متحرک بلندتر (۲۰۰ روزه) را به سمت بالا قطع میکند میتوان دریافت که بازاری گاوی و صعودی را پیش رو خواهیم داشت. این تقاطع را با نام تقاطع طلایی (golden cross) نیز میشناسند.
به طور معکوس اگر میانگین متحرک کوتاهتر (۵۰ روزه) میانگین متحرک بلندتر (۲۰۰ روزه) را به سمت پایین قطع کند، میتوان دریافت که بازاری خرسی و نزولی پیش رو خواهیم داشت. این تقاطع را با نام تقاطع مرگ (death cross) نیز میشناسند.
ترکیب اندیکاتورهای میانگین متحرک و Stochastic RSI به این خاطر خوب جواب میدهد که اسیلاتور قیمت بسته شدن ارز موردنظر را با محدودهی قیمت در یک بازهی زمانی مشخص مقایسه میکند. اگر از پتانسیلهای کامل این اندیکاتورها به خوبی استفاده شود، میتوان کارآمدی آنها را به وضوح مشاهده کرد.
به منظور کار کردن با سیستم معاملاتی پوزیشن تریدینگ نیاز به آن داریم که تنظیمات اندیکاتور Stochastic RSI را تغییر دهیم. به این منظور پارامتر D را برابر ۵۰٪ و پارامتر K را برابر ۲۰۰٪ در نظر میگیریم.
گام نخست: منتظر بمانید تا Stochastic RSI تقاطعی در زیر سطح ۲۰ ایجاد کند
میانگینهای متحرک از خانوادهی اندیکاتورهای تاخیری یا پسرو هستند. این به آن معناست که وقتی یک تقاطع در میانگین متحرک رخ میدهد روند پیشتر حرکت خود را آغاز کرده است. پس ممکن است بخشی از روند را از دست بدهید. چون این اندیکاتورها با تاخیر سیگنال میدهند. افزون بر این مسئله، زمانی که با استفاده از سیستم تقاطع میانگین متحرک معامله میکنید باید از قرار دادن حد ضررهای بزرگ استفاده کنید.
راه حلی که برای رفع این نقص وجود دارد استفاده از اندیکاتور Stochastic RSI است. منتهی حتما تنظیماتی را که بالاتر به آن اشاره کردیم اعمال کنید. اساسا میانگین متحرک اندیکاتور Stochastic RSI پیش از تقاطع میانگین متحرک میتواند از وقوع تقاطع طلایی خبر دهد. این مسئله میتواند یک مزیت فوقالعاده باشد که به ما اجازه میدهد زودتر وارد روند شویم.
نخستین سیگنال روند صعودی زمانی به نقطهی شروع نزدیک میشود که اندیکاتور Stochastic RSI تقاطعی در زیر ناحیهی ۲۰ ایجاد کند. اما از آنجایی که تمامی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مستعد صدور سیگنالهای اشتباه و نادرست هستند به یک سیگنال تاییدی دیگر نیز نیاز داریم که پیش از انجام هر اقدامی بتواند خیال ما را آسوده کند.
گام دوم: زمانی که قیمت شکست و بالاتر از میانگین متحرک نمایی ۲۰۰ بسته شد خرید خود را انجام دهید
میانگین متحرک نمایی 200 روزه را یکی از قدرتمندترین اندیکاتورهای خانوادهی میانگین متحرک میدانند که در پوزیشن تریدینگ به کار گرفته میشود. این اندیکاتور به منظور شناسایی جهت روند مورد استفاده قرار میگیرد. زمانی که قیمت در هر بازار مشخص مثل ارز دیجیتال در بالای میانگین متحرک نمایی ۲۰۰ روزه قرار میگیرد، این مسئله از نظر بسیاری از تحلیلگران اهل فن، یک سیگنال صعودی قلمداد میشود.
به بیان دیگر باید چنین فرض کنیم زمانی که شاهد عبور نمودار قیمت از میانگین متحرک نمایی ۲۰۰ روزه هستیم، روند صعودی نیز ظهور میکند. ما زمانی اقدام به خرید میکنیم که قیمت بالای این میانگین بسته شود؛ مسئلهای که موجب تایید شکست میشود.
اگر منتظر یک تقاطع طلایی بودیم بخش مهم و خوبی از روند را از دست میدادیم. به تصویر زیر نگاهی بیندازید. در این تصویر میتوانید استراتژیهای ورود مختلف را ببینید. همچنین میتوانید ببینید که استراتژی پوزیشن تریدینگ ما چه برتری چشمگیری نسبت به استراتژی دیگر دارد.
با انجام این کارها به مرحلهی مهم بعدی میرسیم که برای استراتژی بلندمدت معاملاتی خود به آن نیازمندیم. این مرحله مربوط به تنظیم حد ضرر است که از سرمایهی ما حفاظت میکند.
گام سوم: حد ضرر خود را زیر آخرین نوسان پایین قرار دهید
ما استراتژیهای مختلفی را آزمودهایم تا بتوانیم از پولی که به سختی به دست آوردهایم محافظت کنیم. زمانی که در روندهای بلندمدت معامله میکنیم دریافتهایم که بهترین و مناسبترین راه برای قرار دادن حد ضرر، در زیر آخرین نوسان پایینی است که میتوانیم آن را ببینیم. استراتژی تنظیم حد ضرری که ما در اینجا از آن استفاده میکنیم دو کار را انجام میدهد:
- نخست آنکه فضای کافی را در اختیار روند بلندمدت قرار میدهد تا روند بتواند به راحتی به مسیر خود ادامه دهد.
- دوم آنکه از نقاط قیمت روی نمودار استفاده میکند ؛ نقاطی که تغییر در ساختار قیمت و متعاقب آن تغییر محتمل در روند را نشان میدهند. زمانی که این موارد رخ دهند، از معامله خارج خواهیم شد.
نکتهی آخر و البته حائزاهمیت این است که ما همچنین باید در خصوص حد سود نیز تصمیم بگیریم تا بدانیم در هنگام معامله با روند کجا باید سود خود را برداشت کنیم و از معامله خارج شویم.
گام چهارم: زمانی که Stochastic RSI بالاتر از سطح ۸۰ تقاطعی ایجاد میکند و قیمت شکسته و زیر میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه بسته میشود سود خود را از معامله دریافت کنید
زمانی که میخواهیم حد سود خود را مشخص کنیم باید به دو وضعیت معاملاتی توجه کنیم:
با اینهمه به تاییدیهی دیگری از قیمت هم نیاز داریم. قیمت باید به زیر میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه حرکت کند. اگر بخواهیم منتظر وقوع سیگنال مرگ بمانیم این کار به ضررمن خواهد بود. چرا که باید بخشی از سود خود را به بازار پس دهیم و این دقیقا همان چیزی است که ما میخواهیم از آن اجتناب کنیم.
معاملهگرانی که با پوزیشن تریدینگ کار میکنند همچنین با عنوان معاملهگران خرید و نگهداری نیز شناخته میشوند. چرا که معاملات خود را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها باز نگه میدارند.
توجه کنید که تصویر بالا مثالی از سیگنال خرید است که با استفاده از استراتژی بلندمدتمان آن را پیاده کردهایم. از همین قوانین میتوان برای معاملات فروش نیز استفاده کرد؛ منتهی مشخص است که باید موارد را برعکس اجرا کرد. در تصویر زیر میتوانید مثالی از سیگنال فروش را نیز ببینید.
کلام پایانی
زمانی که میخواهید از استراتژی پوزیشن تریدینگی که در این مقاله به آن پرداختیم استفاده کنید، میتوانید انتظار کسب سودی عالی را داشته باشید. برای اینکه در پوزیشن تریدینگ معاملهگر موفقی باشید، باید صبر و نظم زیادی به خرج دهید و از نوسانها و حرکات کوتاهمدت بازار نترسید و وحشتی به خود راه ندهید.
پس اگر صبر و تحمل فراوانی دارید و از اندیکاتورهای پوزیشن تریدینگ به درستی استفاده میکنید باید خودتان را یک معاملهگر خوششانس بدانید؛ چرا که تمام آنچه را که برای معاملات بلندمدت به آن نیاز است را دارید. ما در این مطلب از یک استراتژی بلندمدت دیگر حرف زدیم که میتوان از آن در معاملات استفاده و کسب درآمد کرد.
وارن بافت که بزرگترین شخصیت پولساز دنیاست دریافت که راه موفقیت در سرمایهگذاری بلندمدت این است که پوزیشنهای خود را به حال خودشان رها کنید و هیچ کاری با آنها نداشته باشید. چرا که او معتقد بود هیچ چیز دیگری در دنیا وجود ندارد که بتواند شما را همچون سوار شدن روی یک روند بلندمدت و استفاده از قدرت ترکیب اندیکاتورها ثروتمند کند.