اگر تنها قرار باشد به یک فاکتور در بازارهای مالی توجه کنیم، اهمیت عرضه و تقاضا آنقدر بالاست که احتمالا آن را انتخاب کنیم. هرچند هیچگاه نمیتوان تنها به یک فاکتور بسنده کرد و بر اساس آن تصمیم گرفت، اما به هر طریق بارها ثابت شده است که جایگاه عرضه و تقاضا تا چه میزان در اقتصاد اهمیت دارد. عرضه و تقاضاست که میتواند تغییرات حرکات را رقم بزند و به عنوان محرک از آن یاد میشود. به ویژه در مواردی نظیر تورم که میتوان آثار عرضه و تقاضا را به وضوح دید. این یکی از مسائلی است که در توکنومیک ارز دیجیتال مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب متوجه خواهیم شد که یک پروژه چقدر ارزشمند است و آیا میتوان در آن سرمایهگذاری کرد یا نه. اما برای بررسی میزان عرضه و تقاضا و به طور کلی توکنومیک، چه فاکتورهایی را باید مدنظر قرار بدهیم؟ چه عواملی میتوانند افزایش قیمت یک دارایی را رقم بزنند؟ اینها سوالاتی هستند که در ادامه به پاسخ مناسب آنها دست پیدا خواهید کرد.
توکنومیک چیست؟
توکنومیک ترکیبی از دو کلمهی توکن (token) و اقتصاد (economics) است که در زبان فارسی از آن تحت عنوان اقتصاد توکنی یاد میشود. این ترکیب عناصری را در دل خود جای می دهد که یک رمزارز را در نظر سرمایهگذاران ارزشمند جلوه میدهد. به بیان دیگر توکنومیک دربردارندهی عواملی نظیر عرضه توکن، تخصیص و نحوه صدور آن تا عرضه و تقاضا، تورم، موارد کاربرد و زمانبندی وستینگ است.
به بیان سادهتر توکنومیک تمام فاکتورهایی را نشان میدهد که در تحلیل تکنیکال از آن غافل هستیم. درست است که بررسی اندیکاتورها و شرایط قیمت میتواند موجب درک صحیحی از رفتار دارایی شود، اما با اینهمه تمام مسائل را نمیتوان در نمودار قیمت خلاصه کرد. آیا در زمان استفاده از تحلیل تکنیکال میتوانید به کیف پول نهنگها توجه دارید؟ آیا میتوانید زمانبندی آزادسازی یا صدور سکههای جدید یک پروژه را در تحلیل تکنیکال جستجو کنید؟ همین مسئله است که نشان میدهد نباید تنها روی قیمت تمرکز کرد. چرا که گاهی همین قیمتی که بر مبنای ارزش دلاری آن را میسنجیم میتواند موجبات گمراهی ما را فراهم کند. در بخشهای بعدی این مسئله را پوشش خواهیم داد.
اهمیت توکنومیک چیست؟
آیا تا به حال این پرسش در ذهنتان شکل گرفته است که ارزندگی رمزارزها از چه چیزی ناشی میشود؟ در پاسخ میتوان به این عوامل اشاره کرد:
- بیرون بودن از چارچوب سیستم مالی مرسوم بر اقتصادها
- عدم نیاز به واسطه
- عدم امکان سانسور کردن
- عدم توانایی برای از کار انداختن آنها
- ارائهی حریم خصوصی
- و …
اینها همان توضیحات همیشگی هستند که بارها به گوشمان خورده است و شاید برای برخی از افراد قانعکننده نباشد. فارغ از این مسئله سوال اصلیتر این است که مگر تمام رمزارزها چنین ویژگیهایی ندارند؟ پس چه امری میتواند موجب شود که برخی ارزشمندتر از دیگری شوند؟ پاسخ این سوال در توکنومیک ارزهای دیجیتال نهفته است. پس باید گفت که توکنومیک یکی از ارکان تجزیه و تحلیل در رمزارزهاست که شاید حتی خود شما هم تاکنون توجه چندانی به آن نکرده باشید.
بسیاری از کاربران ارز دیجیتال خریدهای خود را با نگاهی به قیمت و یا بر اساس سیگنالهای چند اندیکاتور انجام میدهند. مشکل این است که این افراد پس از خرید دارایی معمولا سوار بر ارابهی خیال و با آمال و آرزوهای دستنیافتنی منتظر میمانند تا قیمت داراییشان سر به فلک بکشد. اینجاست که میتوان از اهمیت توکنومیک مطلع شد. چرا که ما بدون در نظر گرفتن عرضه و تقاضا تنها بر اساس یک عامل ظاهری تحلیل را انجام دادهایم. به همین خاطر خیلی راحت از بازار و مخصوصا نهنگها رودست میخوریم و سرمایهمان در مقابل چشمانمان کم و کمتر میشود.
توکنومیک در بررسی میزان ارزشمندی پروژهها به فاکتورهایی توجه میکند که حقیقتا در نظر گرفتن آنها مهم است. بعد از اینکه این فاکتورها را در بخشهای بعدی مرور کردیم، آن موقع بهتر متوجه اهمیت توکنومیک خواهید شد.
تفاوت میان کوین و توکن
در بررسی توکنومیک لازم است که یک پرانتز را همین ابتدا باز کنیم و مروری کوتاه داشته باشیم به تفاوت میان کوین و توکن. دو مفهومی که عمدتا توسط افراد به اشتباه یکسان تلقی میشوند.
به زبان بسیار ساده و به طور خیلی خلاصه باید گفت کوینها رمزارزهای بومی یک بلاکچین هستند. مثلا بیت کوین یا اتر، رمزارزهای بومی بلاکچین خاص خودشان هستند. این در حالی است که توکنها بلاکچین منحصر به فردی ندارند و روی یک یا چند بلاکچین که مربوط به کوینهای دیگر است سوار میشوند. به عنوان مثال میتوانید رمزارزهای زیادی را پیدا کنید که به عنوان توکن ERC-20 در شبکهی اتریوم پیادهسازی شدهاند و در آن بستر مشغول به فعالیتاند.
به جز این موارد کاربرد میان کوینها و توکنها نیز متفاوت است. کوینها بیشتر برای پرداخت کارمزد مورد استفاده قرار میگیرند. مثل گس فی اتریوم که با اتر قابل پرداخت است. همچنین زمانی که در آن بلاکچین، بلوک جدیدی استخراج میشود، کوینها به عنوان پاداش میان ماینرها تقسیم میشوند. اما از توکنها بیشتر در پروژههای سازندهی آنها استفاده میشود. به عنوان مثال پروژهی دیسنترالند توکنی به نام مانا دارد که از آن برای خرید داراییهای دیجیتال در بازار دیسنترالند استفاده میشود.
یکی دیگر از تفاوتهای میان کوین و توکن، نحوهی برخورد قانونگذاران با آنهاست. در نظر قانونگذاران کوینها مواردی مشابه ارزها هستند. به همین خاطر است که کمیسیون بورس و اوراق بهادار معمولا روی آنها قانونگذاری میکند. در سمت مقابل توکنها مثل سهام شرکتها هستند. اما قانونگذاران معتقدند که اگر قرار باشد چنین ویژگیای را برای توکنها بپذیریم، پس باید آن شرکت از قبل تایید شده باشد. مسئلهای که در پروژههای رمزارز آن را نمیبینیم. اگر پیگیر اخبار بوده باشید توکنهای زیادی را دیدهاید که در سالهای اخیر به همین دلیل متوقف شدهاند یا مشمول پرداخت جریمههای سنگین شدهاند.
اما اهمیت دانستن این مسائل در چیست؟ فرض کنید پس از معرفی معیارها و فاکتورهای توکنومیک، توکنی پیدا کردید که بسیار ارزشمند است. اما با بررسی دقیقتر متوجه شدید که ممکن است قانونگذاران آن را در دستهی اوراق بهادار نپذیرند. این ریسک وجود دارد که پروژه متوقف شود. در چنین شرایطی حتی وجود حرف و حدیث و حواشی اینچنینی در اطراف پروژه، میتواند عاملی برای جلوگیری از رشد آن باشد.
توکنها را میتوان در دستههایی نظیر امنیتی، کاربردی و حاکمیتی جای داد. در این داراییها مطابق زمانبندیهایی، از قبل اعلام میشود که در چه تاریخی چه تعداد رمزارز صادر میشود. این فاکتوری است که میتواند خیال دارندگان آنها را راحت کند. بله درست است که این تاریخ هم ممکن است تغییر کند اما با این همه باز هم نسبت به خلق پولی که دولتها آن را در پیش میگیرند قابلپیشبینیتر است. بررسی این مسئله در قالب توکنومیک یکی از مهمترین فاکتورهای ارزشمندی ارزهای دیجیتال را نمایان میکند.
فاکتورهای توکنومیک کداماند؟
برای بررسی مسائلی که اقتصاد توکنی آنها را پوشش میدهد، راه دور و درازی پیش رو داریم. اما با اینهمه قصد داریم چند عامل مهم توکنومی را در طول این مطلب شرح دهیم. البته جای نگرانی وجود ندارد. چرا که پس از بررسیهای چندبارهی این فاکتور برای چند پروژه، دیگر این روند و روال به ملکهی ذهنمان تبدیل خواهد شد و چندان وقتگیر نخواهد بود. برخی از مهمترین این عوامل عبارتاند از:
- عرضه کوین یا توکن
- ارزش بازار
- تخصیص و توزیع توکن
- زمانبندی وستینگ
- تورم
- توکنسوزی
- حاکمیت
- استیکینگ
- موارد کاربرد
عرضه کوین یا توکن (Supply)
شاید در ابتدا این مفهوم بسیار تکراری و پیش پا افتاده باشد. اما میخواهیم از منظری دقیقتر آن را بررسی کنیم. پیش از هر مسئلهای باید به این نکته توجه کرد که آیا رشد قیمت با توجه به ارزش بازار آن محال است یا ممکن. معمولا افراد برای درک ارزش یک رمزارز به قیمت آن به دلار توجه میکنند. مثلا همه چرتکه دستشان میگیرند تا ببینید اگر بیت کوین را در قیمت ۱۰ هزار دلار خریده بودند، با در نظر گرفتن رشد قیمت تا سقف ۶۹ هزار دلار چقدر سود میکردند. به نظرتان چنین حساب و کتابی منطقی است؟
در پاسخ باید به فاکتور عرضه توجه کنیم. دوج کوین را در نظر بگیرید. عرضه آن بسیار زیاد است و مارکت کپ (ارزش بازار) بالایی دارد. اما ارزش دلاریاش چه؟ در سمت مقابل YFI را داریم که عرضه آن بسیار کمتر از دوج است و به همین خاطر ارزش دلاری آن بیشتر است. اما یک نکته در این میان اهمیت دارد. آنهم این که YFI ارزش بازار پایینتری دارد و به همین خاطر دوبرابر شدن ارزشش راحتتر از دوج کوین است. چرا که برای تغییرات قیمت به سرمایهی کمتری نیاز دارد. این مسائل را در بخش مربوط به مارکت کپ یا ارزش بازار بررسی میکنیم. برای بررسی این فاکتور میتوانید به سایت کوین مارکت کپ مراجعه کنید و اطلاعات مربوط به مارکت کپ یا ارزش بازار هر توکن را مشاهده کنید.
اما به جز این فاکتور، سه مفهوم دیگر نیز در زیرمجموعهی عرضه گنجانده میشوند که باید معنی آنها را هم بدانیم.
- عرضه در گردش (Circulating Supply): به طور کلی برای به دست آوردن ارزش بازار باید کوینها یا توکنهای در گردش را در قیمت آن رمزارز ضرب کنیم. حالا در گردش چه معنایی دارد؟ تمام کوینها یا توکنهایی که در دست عموم افراد وجود دارند با عنوان عرضه در گردش مشخص میشوند. فاکتوری که میتواند در طول زمان کم یا زیاد شود. برخی از کوینها یا توکنها از آنجا که یا هنوز استخراج نشدهاند یا قفل هستند در گردش نیستند. این مسئله در ارزش بازار آنها بسیار موثر است و از این منظر بررسی و توجه به آن در توکنومیک رمزارزها مهم است.
- عرضه کل (Total Supply): به معنای تمام توکنهای موجود در حال حاضر است و حتی توکنهای قفل شده نیز منظور میگردند. البته توکنهای سوزانده شده در این میان جایی ندارند. مشخص است که عرضه کل بیشتر یا مساوی عرضه در گردش است.
- حداکثر عرضه (Maximum Supply): به آن معناست که بیشترین توکنی که قرار است تولید شود چقدر است. مثل بیت کوین که حداکثر عرضه آن مشخص و به اندازهی ۲۱ میلیون است. اما تمام توکنها عرضه حداکثری ندارند و مشخص نیست که چه مقدار از آنها تولید خواهد شد. رمزارز اتر از این دسته است.
ارزش بازار (Market Cap)
ارزش بازار یا همان مارکت کپ یکی دیگر از عواملی است که در توکنومیک مورد بررسی قرار میگیرد. در حقیقت این فاکتور میزان کل سرمایهگذاری یک پروژه را نشان میدهد. به بیان دیگر میزان بزرگی یک پروژه در بازار رمزارز با این فاکتور قابل بررسی است. مثلا همان دوج کوین و YFI را در نظر بگیرید. درست است که قیمت کمتری دارد اما عرضه در گردش آن بزرگتر است و از ضرب آن در قیمت عددی به مراتب بزرگتر به دست میآید. پس صرف مشاهدهی قیمت نمیتوان نتیجه گرفت که آیا پروژهای ارزنده است یا نه.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، ارزش بازار بالاتر در کنار عرضه در گردش کمتر توکن را ارزشمند میکند. چرا که تعداد کمی از آن در دست دارندگان است و هولدرها هم راضی نمیشوند به سادگی توکنی را که ارزش بازار بالایی دارد بفروشند. عرضه در گردش کمتر موجب کمیابی میشود و این مسئله معمولا به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت منتهی میشود.
ارزش بازار با میزان ریسک پروژهها ارتباط دارد. یعنی هرچه ارزش بازار بیشتر باشد پروژه معتبرتر و کمریسکتر است. در سمت مقابل درست است که پروژههای ناشناخته با ارزش بازار پایین ریسک بیشتری دارند، اما احتمال تغییر قیمت و رشد آنها نیز بالاست. چرا که مارکت کپ پایین به این معناست که افراد با تعداد کمی از دارایی میتوانند بازار را دستکاری کنند. اما آیا میتوانید به عنوان مثال قیمت دوج کوین را که نسبت به YFI اصلا بالا نیست با ۱۰,۰۰۰ سکه تغییر دهید؟ این را مقایسه کنید با عرضه در گردش دوج و ببینید دارایی شما چه مقدر از عرضه در گردش آن کوین است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، طبیعتا تغییر در قیمت دارایی نیز راحتتر انجام میشود.
تخصیص و توزیع توکن (Token Allocation & Token Distribution)
تخصیص توکن در کنار توزیع آن، دو عامل مهم دیگر در توکنومیک هستند که نباید آنها را از قلم بیندازیم. اول این را بدانید که نحوهی صدور و انتشار ارزهای دیجیتال به دو شکل است. یعنی رمزارزها یا از طریق پیش استخراج متولد میشوند یا با توزیع عادلانه در اختیار کاربران قرار میگیرند. حالا اینها یعنی چه؟ پیش استخراج (Pre-mining) به آن معناست که توکنها یا کوینها از قبل و پیش از عرضه به عموم استخراج شده است. یعنی دیگر چیزی به اسم ماینینگ برای آنها وجود ندارد. چرا که قبل از اینکه رمزارز قابل معامله شود، تمام کوینها یا توکنها ضرب شدهاند. حالا بخشی از آنها پیش از راهاندازی و شروع به کار پروژه به فروش میروند تا سرمایهی لازم را برای ایجاد پروژه تامین کنند. معمولا بیشترین مقدار توکنهای پیش استخراج، به تیم توسعهدهندهی پروژه و سرمایهگذاران خطرپذیر اختصاص داده میشود و میزان کمتری در عرضه اولیه سکه به عموم مردم فروخته میشود.
در نقطهی مقابل توزیع عادلانه (Fair Launch) را داریم. در این موارد تمام اعضای جامعه شروع به استخراج میکنند و از این منظر هیچ فرقی میان افراد وجود ندارد. همه شانس کسب سکه را دارند منتهی باید ادوات آن را داشته باشند. دقیقا همان چیزی است که در بیت کوین یا دوج کوین شاهد آن هستیم. یعنی هیچ تخصیصی در آن نمیبینیم. بلکه تخصیص مربوط به همان پروژههایی است که پیش استخراج میشوند. اینجا فقط با ماینینگ سروکار داریم.
اما یک مشکل اینجا وجود دارد. زمانی که توکنی به صورت پیش استخراج ایجاد میشود، میزان کمی از آن به صورت در گردش در اختیار افراد عادی قرار میگیرد. همین مسئله میتواند رشد آن رمزارز را با محدودیت مواجه کند. چرا؟ بگذارید مثالی بزنیم.
فرض کنید توکنی به صورت پیش استخراج ایجاد میشود و ۷۰٪ رمزارزها در اختیار سرمایهگذاران خصوصی خطرپذیر قرار دارد. حالا در نظر بگیرید که قیمت جهش داشته است و رشد خوبی را تجربه کرده. در چنین شرایطی قدرت دست کسانی است که درصد زیادی از دارایی را در اختیار دارند. یعنی همان سرمایهگذاران خطرپذیر. پس میتوانند به راحتی در سقف قیمت داراییهای خود را بفروشند و سود کنند. در نتیجه در جریان این فروش آبشاری، سرمایهگذاران خرد نیز دست به فروش میزنند و قیمت کم میشود. این همان مسئلهای است که میتواند برای سرمایهگذاران خرد قابل توجه باشد. پس پیش از سرمایهگذاری، حتما به نحوه تخصیص توکن توجه کنید. برای این کار میتوانید به سایتهای مساری یا ICO Drops مراجعه کنید.
حالا در این مرحله باید ببینید که آیا توکنهای پیش استخراج به درستی توزیع شدهاند یا نه. برای هر کدام از این موارد هم میتوانید از مرورگرهای مختص به همان توکن استفاده کنید. مثلا توکنهایی که در بستر اتریوم فعالیت میکنند در etherscan قابل بررسی هستند یا توکنهای مربوط به بایننس را میتوانید در bsc scan بررسی کنید. البته کار چندان آسانی پیش رو ندارید و به راحتی نمیتوانید بفهمید که آیا توزیع سکهها و توکنها عادلانه انجام شده است یا نه.
در همان سایت اتراسکن میتوانید ببینید که توکنها چطور توزیع شدهاند. مثلا همان مانا را در نظر بگیرید. تصویر زیر میزان موجودی کیف پولهای برتر مانا را نشان میدهد.
میبینید که چند کیف پول وجود دارند که درصد قابل توجهی توکن دارند. اما تمام این آدرسها کیف پولهای نهنگها نیستند. اگر دقت کنید بین آنها قرارداد هوشمند هم یافت میشود که با فلش مشخص شده است. همچنین در برخی از سطرها نیز کیف پولهای صرافی را میبینید. به هر حال بررسی کنید و ببینید که چند کیف پول وجود دارد که مقدار قابل توجهی از عرضهی کل یک توکن را در خود دارند. این همان مسئلهای است که میتواند ریسک را بالا ببرد. چرا که ممکن است نهنگها در مدتی بسیار کوتاه، موجب ایجاد دامپ قیمت شوند و شما را با داراییای که دیگر ارزش آن بسیار کم شده است تنها بگذارند.
وستینگ (Vesting)
اما مسئلهی مهم این است که مرورگرهای بلاکچین تمام حقایق را به شما نشان نمیدهند. اینجا با عامل دیگری به نام وستینگ سروکار داریم. وستینگ به رمزارزهای پیش استخراج مربوط است. زمانبندی وستینگ نشان میدهد که سکهها یا توکنها طی روزها و ماههای آینده بر چه اساسی تخصیص داده میشوند. در مورد رمزارزهای پیش استخراج بسیار محتمل است که بخشی از توکنها قبل از عرضه قفل شوند و به مرور زمان آزاد شوند. این مسئله عرضه در گردش آن سکه را افزایش میدهد. این امر باعث میشود دارندگان خیالشان راحت شود که توکنهایی که از قبل به تیم توسعهدهنده یا سرمایهگذاران خصوصی تخصیص داده شده است خللی در روند رمزارز ایجاد نمیکند. چرا که همواره تعدادی توکن دیگر آزاد میشود و در اختیار عموم مردم قرار میگیرد.
زمانبندی وستینگ مسئلهای مهمی است. باید به منطقی بودن آن توجه کنید و این که قرار نیست تمام سکهها یا توکنهای قفل شده به یکباره و در بازهای کوتاه آزاد شوند. بلکه این امر باید به مرور و در طی زمان اتفاق بیفتد. اگر تعداد زیادی از رمزارز در بازهی زمانی کوتاه افزایش پیدا کندمیتواند عرضه و تقاضا را در کوتاهمدت به هم بریزد و موجب عدم تناسب و تعادل در وضعیت آن کوین یا توکن شود.
زمانبندی وستینگ حرفهای زیادی برای گفتن دارد. وقتی پروژهای زمانبندی وستینگ کوتاهمدت دارد یا اصلا خبری از وستینگ در آن نیست در حقیقت دارد کاربران را دعوت میکند که با ورود و خروجشان سودهای سریعی را از پروژه به دست آورند. پس زمانبندی وستینگ نه تنها در برابر نوسانات قیمت از دارایی محافظت میکند، بلکه زمان مقتضی را برای توسعه و عرضهی یک محصول آن هم بدون وارد آوردن هیچگونه فشار اضافی فراهم میکند.
تورم (Inflation)
مسئلهی مهم دیگری که همیشه در اقتصاد و بازارهای مالی مهم است تورم است. اگر با اقتصاد سنتی و مرسومی که بر جوامع حاکم است آشنایی داشته باشید، میدانید که میزان عرضه پول، بر میزان چاپ و انتشار آن اثر دارد. بر همین اساس دولتها درجاتی از میزان نقدشوندگی پول را مشخص میکنند که این دستهبندیها و اعداد در نظارت و رصد جنبههای مختلف عرضه پول کمککننده هستند.
یکی از راهکارهای همیشگی دولتها از قدیمالایام برای افزایش درآمد یا ایجاد تعادل در بودجه، ایجاد ارز بیشتر بوده است. در جوامع مدرن نیز همچنان وضعیت به همین صورت پیش میرود. اما مسئلهای که در این میان به چشم میخورد این است که با وجود نظارت دولتها بر این فرایند، ایجاد پول اضافی و به بیانی تزریق نقدینگی میتواند ارزش پول را در طول زمان کم کند. از این مسئله با نام تورم یاد میشود که گاه میتواند به آهستگی انجام شود و گاهی به سرعت شاهد آن خواهیم بود. تورم به معنای ورم کردن یا باد کردن است. در علم اقتصاد به این معناست که قیمت کالاها و خدمات سال به سال زیاد میشود. به بیان دیگر، برای خرید مقدار مشخصی از یک کالا، باید مبلغی بیشتر از سال گذشته هزینه کنید. چرا که ارزش پول کم شده است و شکاف به وجود آمده تورم را رقم میزند.
بله در ارز دیجیتال نیز با تورم سر و کار داریم. رمزارزها میتوانند خاصیت تورمی یا ضدتورمی داشته باشند. تورم به آن معناست که توکنی حداکثر عرضه ندارد و به مرور زمان ضرب خواهد شد. یعنی عرضهی آن در طول زمان افزایش پیدا میکند و تعداد آن بیشتر خواهد شد که این امر کاهش قیمت آن را به دنبال دارد. برعکس آن، توکن یا کوینی را میتوانیم ضدتورمی بنامیم که عرضه آن به مرور زمان زیاد نخواهد شد و در نتیجه مردم میدانند که تعداد محدودی از آن وجود دارد و همین امر افزایش ارزش و در نتیجه افزایش قیمت آن را به دنبال خواهد داشت.
تورم بالا در یک رمزارز میتواند به مرور موجب کاهش ارزش سکههایی شود که از قبل در گردش هستند. در رمزارزهایی که با گواه اثبات سهام عمل میکنند معمولا شاهد وجود درجاتی از تورم هستیم. این مسئله به عنوان مشوق اعتباردهندگان در نظر گرفته میشود و میتواند چیزی بین ۵ تا ۱۵٪ افزایش قیمت را به دنبال داشته باشد.
اما اگر رمزارزی ضدتورمی باشد به این معناست که کاهش عرضهی آن در طول زمان موجب افزایش ارزشش میشود. هرچند ممکن است در کوتاه مدت این امر حس نشود. همین امر ارزشمندی رمزارزهایی مانند بیت کوین را نشان میدهد. بیت کوین عرضهی حداکثری ۲۱ میلیونی دارد و یعنی بیشتر از آن مقدار قرار نیست تولید شود. باید به این نکته هم اشاره کرد که در مورد بیت کوین با پدیدهای به نام هاوینگ سروکار داریم. هاوینگ به معنای نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین است که هر چهار سال یک بار اتفاق میافتد. تا ژوئن سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۹ میلیون بیت کوین استخراج شده است. ۲ میلیون کوین باقیمانده نیز تا سال ۲۱۴۰ (با توجه به فرایند هاوینگ) استخراج میشود. این امر به معنای آن است که استخراج چیزی در حدود ۱۰٪ از بیت کوین باقیمانده، بیشتر از ۱۰۰ سال طول میکشد. همین مسئله مانع از ایجاد هر گونه فشار تورمی میشود.
توکنسوزی (Burning Token)
در سمت دیگر شاهد آن هستیم که عرضه برخی از رمزارزها به مرور با فرایندی به نام توکنسوزی کم میشود. مشخص است که هرچه عرضه کمتر شود، ارزش توکنها بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال در شبکهی اتریوم بخشی از اتر برای پرداخت هزینههای شبکه سوزانده میشود. به فرض که اتر به لحاظ فنی و تکنیکال تورمی است، اما وقتی کاربران بیشتری از آن استفاده میکنند و هزینههای سوخت بیشتری برای آن پرداخت میکنند، عملا این هزینهها از تورم جلو میزند و اتر را به یک دارایی ضدتورمی تبدیل میکند.
اما این به آن معنا نیست که هر پروژهای توکنسوزی داشته باشد حتما مطلوب و خوب است. این قضیه نه تنها در مورد توکنسوزی که در مورد سایر فاکتورهای توکنومیک نیز صدق میکند. به طور کل رویکرد سطحی و نگرش عام به چنین مسائلی در نهایت به ضرر و زیان منجر میشود. پس اگر به عنوان مثال توکنسوزی را در پروژهای دیدید، باید سایر موارد را بررسی کنید و ببینید که آیا ارزندگی آن به میزانی هست که بتواند شما را مجاب به سرمایهگذاری کند یا خیر.
حاکمیت (Governance)
همانطور که دولتها میتوانند بر اقتصاد موثر باشند، تیم توسعهدهنده اصلی یک پروژه یا گروههای حاکمیتی آن هم میتواند در آیندهی رمزارزها اثرگذار باشد. اتفاقی کمه میتواند منجر به افزایش قیمت توکنهای بومی پروژه شوند. به جز این، فرایندهایی که پروژه از طریق آن ادامه پیدا میکند نیز حائز اهمیت است. به موارد زیر توجه کنید:
- میزان و سطح تمرکز در تصمیمگیریها چگونه است؟ آیا تیم اصلی قدرت نهایی را در اختیار دارد یا مدیریت جامعهی رمزارز به صورت غیرمتمرکز انجام میشود.
- حاکمیت چطور اتفاق میافتد؟ آیا درونزنجیرهای است یا بیرون از زنجیره؟ باید در نظر داشت که حتی حاکمیت خارج از زنجیره هم میتواند همچنان غیرمتمرکز باشد.
- کاربران معمولی تا چه اندازه امکان دسترسی به رایدهی و ارائهی پیشنهاد در بستر حاکمیت را دارند؟
- چه تعداد آرا برای تصویب یک پیشنهاد مورد نیاز است؟
- مهارتها و تجربهی تیم اصلی چقدر است؟ این مسئله از آن جهت مهم است که ممکن است نقش تیم توسعهدهنده در مدیریت پروژه بسیار پررنگ باشد.
درست است که تمرکززدایی در رمزارزها یکی از اهداف اصلی و ارزشمند به شمار میرود اما نمیتوان به سادگی نتیجه گرفت که پروژههایی که حاکمیت غیرمتمرکز دارند قطع به یقین بهتر از پروژههای متمرکز یا نیمهمتمرکز هستند. میزان شفافیت و یکپارچگی، همکاری اجزا در فرایندی کارمد و تیم حرفهای که میتوانند توسعهدهندگان یا اعضای جامعه باشند در این زمینه حائز اهمیت بیشتری خواهند بود.
استیکینگ (Staking)
همزمان با استیکینگ، مقداری از توکنها یا کوینها قفل میشوند. حالا این را در نظر بگیرید که ممکن است قیمت در زمان استیکینگ بالا برود. اما توکنهایی که در این فرایند قفل شدهاند امکان فروش ندارند. این امر در عمل عرضه در گردش را کم میکند که میتواند آثار مثبتش را در پرایس اکشن نمایان کند. البته ممکن است در برخی از ارمزارزها هیچ دورهی زمانی برای قفل شدن در نظر گرفته نشود. این به آن معناست که رمزارزهای استیکشده هم میتوانند در هر زمان وارد صرافی شوند و معامله شوند.
مورد کاربرد (Utility)
به زبان بسیار ساده مورد کاربرد به تمام عواملی گفته میشود که موجب میشود تقاضای یک سکه یا توکن بالا برود. مثلا اگر بیت کوین را به عنوان وسیلهای برای ذخیره ارزش در نظر بگیریم، همین امر تقاضای آن را بالا میبرد که در عمل هم شاهد چنین مسئلهای هستیم. کاربردها میتواند متفاوت باشد. مثل اتر برای پرداخت هزینهی گس یا مثلا خاصیت رایدهندگی و حاکمیتی توکنهای دیفای. این موارد باعث افزایش تقاضای آن توکن میشوند که از جمله موارد موردتوجه در بررسی توکنومیک پروژهها به شمار میروند.
ویژگی های توکنومیک قابل قبول چیست؟
با توجه به مسائلی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم، حالا زمان آن رسیده است که مروری داشته باشیم بر ویژگیهای یک توکنومیک خوب. یک پروژه که طراحی خوبی داشته باشد، ویژگیهای زیر را دارد:
- موارد کاربرد آن متنوع است و این امر ارزش اکوسیستم را افزایش میدهد.
- از مکانیزمی برای ایجاد تقاضای توکن و ایجاد ارزش پلتفرم یا محصول برخوردار است.
- مقیاسپذیری دارد به آن معنا که مشارکتکنندگان در اکوسیستم به سرعت توانایی ارسال توکنها را در حجمهای متفاوت خواهند داشت.
- نقدشوندگی دارایی بالاست به طوری که در صرافیهای مختلف با جفت ارزهای مختلف امکان نقد شدن آن وجود داشته باشد.
- با گذشت زمان ارزش آن بالا میرود. این امر میتواند با روشی مانند توکنسوزی انجام شود.
- تیم توسعهدهندهی آن سوابق و پیشینهی خوبی دارند و در تصمیمگیریها میتوانند به ارزشمندی پروژه کمک کنند.
- زمانبندی وستینگ آن به گونهای است که در بلندمدت میتواند آثار مثبتی به جای بگذارد
چنین مواردی میتواند افراد زیادی را به استفاده از یک شبکه ترغیب کند. در بررسی توکنومیک و فاکتورهای موثر در ارزشمندی یک پروژه موارد دیگری همچون ROI یا Game Theory و … هم دخیل هستند. اگر قصد دارید یک بررسی بینقص داشته باشید میتوانید حتی آن موارد را نیز مدنظر قرار دهید.
کلام پایانی
توکنومیک مفهومی است ارزشمند و مهم. چرا که پروژهای که طراحی هوشمندانهای دارد، برای نگهداری و هولد طولانیمدت گزینهای به مراتب مناسبتر از پروژهای است که اکوسیستم آن نه طراحی قابل قبولی دارد و نه موارد کاربرد مطلوبی در آن یافت میشود. پلتفرمی که بهتر ساخته شده باشد، تقاضای بیشتری را در طول زمان تجربه خواهد کرد و این امر به افزایش قیمتها منجر میشود. اینها همان مسائلی هستند که در توکنومیک بررسی میکنیم. با این حساب توکنومیک مثل شناسنامهی یک رمزارز است که ارزش فعلی آن را نشان میدهد و با مطالعهی آن میتوانیم پتانسیل و ارزش آیندهاش را نیز تخمین بزنیم. در بررسی توکنومیک عواملی نظیر عرضه، تورمی یا ضدتورمی بوند، استیکینگ، موارد کاربرد، زمانبندی وستینگ، حاکمیت، ارزش بازار و تخصیص و توزیع توکن را بررسی میکنیم.